طرح گفتگوی تمدن ها در سازمان ملل منفعلانه بود
سخنگوی دولت و وزیر دادگستری، با بیان اینکه در سال های اصلاحات ارتباطات بین المللی به گونهای انفعالی برقرار شد، خاطرنشان ساخت: طرح گفتگوی تمدن ها در سازمان ملل متحد، به طور کامل از موضع انفعال بود.
ه گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، غلامحسین الهام، سخنگوی دولت و وزیر دادگستری در برنامه «آژیر خطر در نیویورک» که از سوی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد در این دانشگاه برگزار شد، با بیان اینکه امروزه ابزارهایی مانند حقوق بشر، توسعه سیاسی و ...برای فشار و تهدید و محدودیت کشورهای غیربرخودار از نعم مادی استفاده میشود، تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران در چنین فضایی که رسانهها در انحصار سلطهگران قرار دارد باید راه و دالانی برای نفوذ به این جهان پیدا کند.
وی با اشاره به اینکه رسانه های کشورهای مدعی آزادی بیان و بخصوص آمریکا، زمانی حتی در ازای گرفتن پول نیز حاضر به پخش پیام حج امام خمینی(ره) نشدند، ابراز داشت: این رسانه ها به گونه ای اقدام می کنند که همه حرف ها و خبرها از مجاری انحرافی و همراه با سانسور آنها گذر کند.
سخنگوی دولت در ادامه با بیان اینکه چند بار تاکنون ارتباط مستقیم با افکار عمومی جهان از طریق مجامع جهانی و بخصوص مجمع عمومی سازمان ملل برقرار شده است، تصریح کرد: پس از حضور شهید رجایی در سازمان ملل متحد و گذراندن دوران جنگ، در سال 1364 مقام معظم رهبری در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به صورت فعال شرکت کردند که این حضور ایشان و بخصوص تحلیل مشکلات فرهنگی جامعه غرب و خصوصاً آمریکا سبب شد که بیانات مقام معظم رهبری مورد توجه ویژه رسانه های جهان قرار گیرد.
وی افزود: این حضور مقام معظم رهبری که در آن دوران رئیس جمهور ایران اسلامی بودند، یک حضور شکوهمند و انقلابی در عرصه بین المللی بود اما پس از این جریان حضور فعال جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین المللی مغفول واقع شد.
وزیر دادگستری با اشاره به دوران اصلاحات، با بیان اینکه در سال های اصلاحات ارتباطات بین المللی به گونهای انفعالی برقرار شد، خاطرنشان ساخت: طرح گفتگوی تمدن ها در سازمان ملل متحد، گفتمانی به طور کامل از موضع انفعال بود و این ارتباطات، پیام انقلاب اسلامی ایران را منتقل نکرد.
الهام با بیان اینکه طرح گفتگوی تمدن ها از موضعی انفعالی و ارتباطات منفعلانه، به نوعی منتهی به کرنش در برابر نظام سلطه بود، تصریح کرد: ارتباطات بعد از ماجرای طرح گفتگوی تمدن ها نیز به گونهای بود که در برابر نظام سلطه آمریکایی گردن کج کردیم و نتیجه این مواضع منفعلانه این شد که از سوی آمریکا به عنوان محور شرارت نیز معرفی شدیم و پس از آن نیز تهدیدات و شرارت های آمریکا در منطقه و علیه نظام جمهوری اسلامی ایجاد شد.
سخنگوی دولت با اشاره به روی کارآمدن دولت نهم، اظهار داشت: از بدو آغاز به کار دولت آقای احمدی نژاد، رئیس جمهور همواره به دنبال ایجاد یک ارتباط فعال و انتقال گفتمان انقلاب اسلامی از موضعی شجاعانه به افکار عمومی جهان بوده است.
وی افزود: از همین روی در همان آغاز کار دولت نهم و از زمان دوران انتقال ریاست جمهوری، برنامه ریزی برای شرکت فعال در اولین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد صورت گرفت و جمهوری اسلامی ایران با عزت و اقتدار گفتمانی در مسیر روابط بین الملل و سیاست خارجی قدم نهاد.
وزیر دادگستری با بیان اینکه اولین حضور رئیس جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل، حضوری شکوهمند بود، تصریح کرد: در این حضور پیام انقلاب اسلامی ایران که بستر سازی ایجاد یک نظام عادلانه جهانی و بسیج افکار عمومی جهان و بسیج سیاسی دولت ها در جهت یک حرکت متحد در جهت عدالت و صلح مبتنی بر توحید و معنویت است ارائه شد و پیام انتظار در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سر داده شد.
الهام با اشاره به اینکه در اولین حضور رئیس جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، گفتمان مهدویت به عنوان گفتمانی نوین برای بازگشایی افق های تازه برای حرکت منسجم بشریت و ادیان مختلف، کلید خورد، ابراز داشت: امروز گفتمان انتظار و موعود یکی از بحث های جدی در هم نظام سلطه و هم بخش های فکری و متفکرین غرب و نیز بخش های مذهبی و حوزه های فکری گفتمان مذهبی مسیحیت و سایر ادیان است.
سخنگوی دولت افزود: گفتمان مهدویت پیوندی میان اسلام، مسیحیت و یهودیت شده است و یک حرکت مذهبی در میان همه ادیان برای تحول در عالم را رقم زده و نگرانی جدی برای سیاستمداران ایجاد کرده است.
وی در ادامه با بیان اینکه پس از روی کار آمدن دولت نهم به تدریج باب فعالیت بین المللی در جهت انتقال پیام انقلاب اسلامی ایران باز شده است، تصریح کرد: این امر از طریق نامه های خصوصی و پس از آن نامه های سرگشاده به رهبران سیاسی و مذهبی جهان آغاز شده است که اولین اینها نامه رئیس جمهور به بوش بود که در انتقال مبانی فکری نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی و دولت تاثیرگذار بود.
الهام با تاکید بر اینکه این نامه خود هم نامه بود و هم جواب، اظهار داشت: این نامه تاثیر خود را بر فضای فکری و بخصوص روشنفکران عالم گذاشت و نامه های بعدی نیز همین مشی را طی کرد.
سخنگوی دولت و وزیر دادگستری با اشاره به سفر احمدی نژاد به آمریکا و حضور در دانشگاه کلمبیا و مجمع عمومی سازمان ملل متحد، با بیان اینکه سال گذشته نیز رئیس جمهور به دنبال ارتباط بدون سانسور و واسطه با افکار عمومی جهان بود، تصریح کرد: در جریان حضور سال گذشته رئیس جمهور در آمریکا نیز دعوت کلمبیا را پذیرفتند اما آن سال به بهانه های امنیتی این سخنرانی را لغو کردند.
وی با اشاره به میسر شدن سخنرانی رئیس جمهور در دانشگاه کلمبیا در سفر اخیر وی به آمریکا، خاطرنشان ساخت: اما از همان ابتدا یک فضای سنگین تبلیغاتی دروغین در پی این موضوع علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و رئیس جمهور تدارک دیده شد و یک بحث این بود که بخصوص درباره موضوع هلوکاست می خواستند تجمعاتی را سازماندهی کرده و علیه سخنرانی رئیس جمهور اعتراض کنند و از این طریق فضای سنگینی را برای آقای احمدی نژاد فراهم کنند.
الهام با اشاره به اتفاقات دیگر رخ داده در این جریان مانند ایجاد محدودیت ها برای دادن کارت به ایرانیان و حامیان رئیس جمهور و فضای تبلیغاتی شکل گرفته از طریق ارتباطات گسترده و ...، اظهار داشت: در دانشگاه کلمبیا که مرکزیت آموزش سردمداران سیاسی آمریکا و پایگاهی کاملاً صهیونیستی است، در یک فضای آماده رسانهای و اظهارات رئیس دانشگاه کلمبیا در آغاز مراسم که سراسر توهین و فحاشی بود برنامه ریزی صورت گرفته بود تا آقای احمدی نژاد در مقابل این سخنان رئیس دانشگاه کلمبیا مقابله کند و در یک چالش سنگین، جایی برای بحث های منطقی نباشد و افکار شنوندگان که منتظر سخنان جدیدی هستند نیز مغشوش شده و فرصتی برای انتقال حرف ها و فکر کردن به وجود نیاید.
وی افزود: آمریکاییها در حالی که در دیگر روزها اجازه نمی دهند کمترین حرفی از سوی ایران به افکار عمومی جهان منتقل شود، اما با تدارک پخش مستقیم این جلسه که به گفته خودشان 500 میلیون بیننده نیز داشته است، در صدد بودند که از رئیس جمهور فردی دیکتاتور و فرصت طلب بسازند و پس از آن نیز با توجه به واکنشی که انتظار دارند اتفاق بیفتد زمینه ساز تبلیغات بعدی علیه ایران و حتی هجوم بر ایران را به عنوان محور تروریسم تدارک ببینند.
سخنگوی دولت با اشاره به اینکه این اقدامات یک مکر واقعی بود، ابراز داشت: اما رئیس جمهور که در آن ایام ماه رمضان روزه بود و پس از یک سفر سخت طولانی و 24 ساعت کار لاینقطع در این مراسم حاضر شده و این بیانیه سراسر توهین و فحاشی را نیز شنیده بود، به خوبی این حضور را پشت سرگذاشت و با اعصاب مسلط و منطق صحیح، هم اصل سخنرانی را ادامه داد و هم مبانی فکری انقلاب اسلامی ایران را منتقل کرد و پس از آن نیز به سؤالات به خوبی جواب داد.
وزیر دادگستری با تاکید بر اینکه در این ماجرا، سناریویی برای بسترسازی جهت یک جنگ روانی سنگین و حتی اقدام نظامی علیه ایران تدارک دیده شده بود، خاطرنشان ساخت: اما ابتکار، خلاقیت و درایت رئیس جمهور در این ماجرا موجب خنثی شدن این سناریو شد.
وی افزود: نتیجه حضور منطقی و خلاقانه رئیس جمهور این بود که پس از آن، دانشجویان آمریکایی و سایر کشورهای جهان و نیز دانشجویان ایرانی انتقادات شدیدی به رئیس دانشگاه کلمبیا کردند و یک احساس شرمساری نسبت به آنها دست داده بود چرا که سخنان و اقدام رئیس دانشگاه را کاملاً غیرمنطقی می دانستند.
الهام با اشاره به شکل گیری جو انتقادات نسبت به رئیس دانشگاه کلمبیا پس از این جریان، تصریح کرد: این گونه ادبیات از سوی کسی ارائه می شد که مدعی آزادی بیان است.
وی در ادامه تاکید کرد: این ماجرا نقطه آغازینی برای تحولات سیاسی و فکری خواهد شد و یک دالان برای انتقال گفتمان انقلاب اسلامی بود که در این دانشگاه آقای احمدی نژاد به صراحت اعلام کرد که کسانی که فکر می کنند با بمب هسته ای می توان جهان را اداره کرد عده ای عقب مانده ذهنی هستند.
سخنگوی دولت با اشاره به اینکه ایرانیان مقیم آمریکا بعد از این جلسه احساس عزت و اقتدار ویژهای می کردند، تصریح کرد: این جلسه به همراه سخنرانی رئیس جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به یک هویت بخشی جدید برای ایرانیان تبدیل شد و آقای احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل نیز نظام سلطه را از نظر سیاسی و اقتصادی به چالش کشید.
الهام افزود: در مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای اولین بار از جهانیان برای پیوستن به جبهه متحد همگی برای صلح دعوت شد که این دعوت، سناریوی جنگ طلبانه طراحی شده را خنثی کرد و آن روز و بعد از آن دیده می شود که حتی یهودیان عالم به صورت منسجم اعلام می کنند که یهود از صهیونیسم جدا است.
وی با اشاره به یکی از خاطرات خود در این سفر، گفت: روز اول حضور رئیس جمهور در آمریکا، تعدادی خاخام های آمریکایی رسماً اعلام کردند که از صهیونیسم بیزار هستیم و همچنین هدیه سمبلیکی را نیز به جهت این تفکیک و نیز حمله آقای احمدی نژاد به مبانی فکری صهیونیسم به وی اهدا کردند.
الهام در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه برخی از مسیحیان اصرار می کردند که در مورد هلوکاست چیزی از جانب احمدی نژاد گفته نشود، اظهار داشت: این امر به این جهت بود که به دلیل روحیه جنگ طلبانه صهیونیست ها، مسیحیان احساس خطر می کردند.
وزیر دادگستری در ادامه سخنانش با اشاره به علاقه مندی آمریکاییها به شناختن مبانی فکری رئیس جمهور، گفت: در جلسات فکری و مذهبی یافتن زوایای فکری دینی آقای احمدی نژاد و اینکه حتی وی از چه کسی تقلید می کند، برای شرکت کنندگان مهم بود.
الهام افزود: این حضور رئیس جمهور فضای جدیدی را برای ارتقاء گفتمانی در پیشرو گذاشته و افق های جدیدتری را گشود و عکس العمل جهانی در این مسئله نیز جالب توجه است.
وی با اشاره به اجلاس سران کشورهای حاشیه دریای خزر در ایران اظهار داشت: آنچه در ایران اتفاق افتاد یک نمونه از توفیقات احمدی نژاد در دیپلماسی جهانی است که موجب شده است رئیس جمهور روسیه برای اولین بار با وجود فشارهای آمریکا در کنار 4 رئیس جمهور دیگر کشورهای حاشیه دریای خزر در ایران حضور داشته باشد که این امر نشان از توفیق بزرگ احمدی نژاد در سیاست خارجی دارد.
الهام با بیان اینکه اجماعی که قبل از این علیه ایران شکل داده بودند شکسته شده است، تصریح کرد: امروز فضای سلطه طلبانه را رو به شکست می بینیم و هژمونی سلطه گری آمریکا نیز روزهای آخر خود را خواهد گذراند.
سخنگوی دولت در پایان خاطرنشان کرد: امروز آقای احمدی نژاد یکی از شخصیت های مؤثر در عرصه بین المللی است که یک حرکت جدید را برای بازسازی روابط و سازمان دادن فضای جهانی رقم میزند که این افتخار مخصوص دانشجویان عدالت طلب است.
مأموریتهای جدید
تجلی حضور سوم رئیسجمهور در آمریکا پسلرزههایش را در غرب نشان میدهد. روزنامه السفیر لبنان مینویسد: "احمدینژاد هنوز دانشگاه کلمبیا را ترک نکرده است." افتخار و عظمت اسلام و دکترین مهدویت رئیسجمهور، توطئهها، ترفندها و شیطنتهای غرب به سرکردگی آمریکا را فلج کرده و سران جنایتکار دولتهای خبیث را فَشَل نموده است. مبارک باد این پیروزی اسلامی بر جهان اسلام و ایران اسلامی!
"رایس" جنگطلب مشهور کشور شیطان، و سارکوزی، ابلهی تازه به دوران رسیده در سفر به روسیه، مورد تمسخر و تحقیر قرار گرفتند. سخنگوی سولانا بر تفاوت موضعگیری اتحادیه اروپا تأکید کرده و حمایت از آژانس را درباره مسأله هستهای ایران تصریح میکند. رئیسجمهور احمدینژاد، در کمال اقتدار، دیپلماسی کارآمد خود را پیش میبرد. ملت یکپارچه پشت سر او ایستادهاند. مقام معظم رهبری از دستاوردهای بینظیر دیپلماسی نوین حمایت همهجانبه میکنند. اما مأموریتهایی در داخل کشور در حال انجام است:
1. ابزار اصلاحطلبی در دانشگاه تهران، حضور رئیسجمهور را مانند صهیونیستهای آمریکا استقبال میکنند. اما آنها که در طول سالهای گذشته "عامل دولتهای وقت بودهاند" و در کارنامه سیاه خود، نمونههایی چون 18 تیر 78 را دارند، و کفزنان و سوتزنانی برای سران مافیا هستند، مأموریت خود را شکست خورده به پایان میبرند. مأموریتی برای آمریکا در جهت خنثیسازی پیروزی اسلامی رئیسجمهور در دانشگاه کلمبیا و سازمان ملل، و برای مافیای داخلی با هدف تضعیف سیاستهای سلطهستیز رئیسجمهور با برجستگی "انرژی هستهای".
2ـ خبرگزاری متعهد به 16 سال ویرانگری گذشته، نتیجه یک نظرسازی را مانند آنچه در مرحله اول و دوم انتخابات نهم انجام گرفت، اعلام میکند. این نتیجه دقیقاً منطبق با خواست آمریکا و صهیونیسم است. احمدینژاد نه ـ چه کسی آری؟ فقط باید خندید!! و این یعنی تحقیر شعور و اراده آگاهانه یک ملت!
3ـ حسن روحانی بار دیگر به میدان میآید او که مأموریتش در اتحادیه اروپا از سوی مقامت بلندپایه کشور محکوم به شکست شد، و انجام نگرفت، با شکلی دیگر وارد عرصه میشود او امید خارجیها و ابزار حاکمان 16 ساله و "چهره نقشآفرین تعطیل ذلتآور تأسیسات هستهای در گذشته است."
روحانی با خط و نشان کشیدن برای دولت اسلامی، مرهومات هدفمندی در ارتباط با سختتر شدن هر روزه شرایط کشور را مطرح کرده است. البته او نمیداند یا نمیخواهد بداند که ملت ایران با آراء سوم تیرماه 84 شرایط "تیره و سخت کشور" را به مسیر روشن و آسان تغییر جهت دادند. وی که در حزب چند نفره خود داد سخن سر داده، از تحمل مسؤولان گفته و تنگنظری و خودخواهی و عدم اعتنا به نظرات دیگران را عامل اصلی تفرقه خوانده است. بنابراین بمباران گفتمانی، باید به او و دیگر همفکرانش گفت: خدای را شکر که نظام اسلامی و ملت ایران از وجود حاکمان بیتحمل، تنگنظر، خودخواه و خودمحور که موجب تفرقه گسترده در میان گروههای مردمی گردیده بودند، 2 سال است خلاصی یافتهاند.
"روحانی" در مقام یک ناصح، دوران مسؤولیتها را زودگذر خوانده و گفته است: "کشور ملک طلق کسی نیست، احساس مالکانه داشتن نسبت به کشور و مردم بزرگترین درد بیدرمان جامعه ماست."
باید به او گفت: ملت هم خطاب به مافیاگران همین را میگوید. روحانی و یارانش باید بدانند دنیا به طور کلی زودگذر است. علاوه بر آن، این همه قیممآبی، حرص برای چسبیدن به "قدرت"، و تلاش برای از دست ندادن منافع خویشاوندسالاری را مردم تا کی و کجا تحمل میکنند؟ آیا او هماکنون با کدام جایگاه و چه مسؤولیتی رجزخوانی میکند؟ روحانی بدون هر مسؤولیت وارد عرصه گردیده، و مضحکترین سخنان را به زبان آورده است که: "نمیتوان یک مسأله مهم ملی را تنها به یک گروه یا چند نفر سپرد." آفرین باید گفت به این تیزهوشی، کارآمدی، خردگرایی و کارشناسی! آیا حسن روحانی و صاحبان قدرت در گذشته که با آرای ملت از حاکمیت اخراج گردیدند با داشتن سوابق سوء ارتباطات خارجی و پرونده جاسوسی موجود مساله هستهای بر چه اساسی باید در مسائل مداخله کنند؟ آنها کیستند و این حق نابهحق را از سوی کدام محافل و مراکز دارا شدهاند؟ کدام قانون و مقرراتی در کدام عقل و منطقی چنین "لجامگسیختگی سیاسی و مدیریتی" را مجاز میکند؟
البته حسن روحانی مانند دو چهره دیگر معزول از قدرت، بر طبل توخالی اما هدفمند "تهدید و ارعاب" کوبیده و با دست و پا زدن برای رهایی غرب از به عقب نشینی ذلت بار، راهنمای آنان در تهدید علیه ایران گردیده است.
حسن روحانی باید بداند، ملت از وکلای مجلس و نهادهای اطلاعاتی میخواهد پرونده اتهام جاسوسی حسین موسویان را هر چه زودتر بررسی کنند. در آن صورت روشن خواهد شد "چه کسانی سوار بر شتر چموش بودهاند" و با آن کشور و ملت را در معرض تهاجم بیگانگان قرار داده بودند.
بدون پرداختن به دیگر سخنان بیپایه و البته "مأموریتی" حسن روحانی باید تأکید نمود اگر این طیف در انتخابات 84 قدرت را در دست گرفته بودند، به دلیل وابستگی و ارتباطات علمی، فکری، سیاسی، اقتصادی و... امروز بر دروازه ایران این تابلو نصب شده بود: فروش ایران، اسلام، نظام اسلامی و ملت ایران بر اساس مناقصه!
4ـ وقتی راهکارهای سهگانه جز رسوایی برای عاملان آن ثمری نداشته باشد، مأموریت در راهکار دیگری دنبال میشود. تیتر روزنامههای دوم خرداد حکایت از نامه سوم اقتصاددانها به رئیسجمهور دارد. نامههایی که امضاکنندگان آن در میان مردم هیچ جایگاهی ندارند. آنها بیدردهایی هستند که تنها از درد کنار گذاشتن برنامههای ویرانگر توسعه فریاد میکنند. واقعاً 16 سال گذشته کدام یک از این اقتصاددانها صدای شکستن استخوانهای ملت را زیر چرخهای توسعه چپاول اموال ملت، سرمایهسالاری و... شنیدند؟!
نتیجه آنکه آمریکا از حضور سوم احمدینژاد به شدت در هم شکسته شده است. او به مأمورینی نیاز دارد تا این حقارت و نکبت، شکست و خفت را برایش جبران کنند. چه کسانی از "نخبگان داخلی" بهتر!! اما آیا این امر شدنی است.
چرا دوم خردادی ها بر اندازند
( هفت مدل فعالیت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران )
چندی پیش در طی بحث سیاسی با یکی از دوستان آزادی خواه و دموکراسی طلب به نتایج جالبی رسیدیم. نتیجه آن بود که افرادی که در ایران زندگی می کنند و دغدغه مسائل سیاسی و اجتماعی دارند چند راه دارند که بسته به امکانات و سلایق فکری خود باید یکی از آن راه ها را انتخاب کنند:
1- پذیرش نظام جمهوری اسلامی و اقدام در راستای منافع آن ( مدل بسیجی)
2- غر زدن ( مدل راننده تاکسی ها)
3- سکوت و حرص خوردن درونی ( مدل بعضی ها که جمهوری اسلامی را دوست ندارند ولی غر زدن هم بلد نیستند)
4- ایجاد آشوب و شورش بر علیه نظام مانند کسانی که پس از تصمیم دولت در مورد بنزین فروشگاه غارت کردند و پمپ بنزین آتش زدند و یا برای دفاع از کاظمینی بروجردی با ماموران دولتی درگیر شدند. (مدل 18 تیر)
5- رفتن به صدای آمریکا (مدل اپوزیسیون رسمی چون نوری زاده و سازگارا و گنجی)
6- انتقاد از نظام در جهت اسلامی تر شدن و اصول گرا تر شدن ( مدل منتقدین حزب اللهی چون حسن عباسی، وحید جلیلی، سعید قاسمی و رحیم پور ازغدی )
7- انتقاد از نظام در جهت غربی شدن و رفتن به سمت الگوی دموکراسی لیبرال و سکولار شدن. ( مدل دوم خردادی ).
چهار مدل اول یعنی ((بسیجی))، ((راننده تاکسی))، ((سکوت)) و ((18 تیر)) الگوهای عوام مردم در سطح جامعه و کوچه و بازار هستند و سه مدل ((اپوزیسیون رسمی))، ((منتقدین حزب اللهی)) و((دوم خردادی)) هم سه مدل در سطح نخبگان و روشنفکران جامعه محسوب می شوند.
در مدل های عوامانه، مدل بسیجی که رسمآ در جهت تثبیت و اقتدار نظام عمل می کند. الگوی غر زدن و سکوت هم الگوهایی منفعل و بی خطر محسوب می شوند. مدل چهار یا همان مدل 18 تیر که من آن را مدل گاوهای شاخدار می نامم دستورات اپوزیسیون و دوم خرداد را بدون چون و چرا و بدون تفکر می پذیرد و وارد فاز عملی بر ضد نظام می شود. اگر در ماهواره های اپوزیسیون نیز دقت کنیم علنآ همین راه را برای نجات ایران!!! از دست رژیم آخوندی توصیه می کنند. البته دوم خردادی ها هم موافق همین راه هستند اما چون در داخل کشور فعالیت می کنند و چون ترسو و ریاکار هستند، علنآ صحبت از شورش و براندازی نمی کنند. اصولآ اپوزیسیون و دوم خرداد هر دو به دنبال براندازی نظام هستند. اپوزیسیون رسمآ این مساله را بیان می کند ولی دوم خردادی ها تحت لوای نام اصلاح طلبی از درون عمل می کنند و خواستار استحاله جمهوری اسلامی هستند درست مانند کرمی که از درون میوه را فاسد می کند مشغول براندازی هستند. دوم خرداد از این رو برانداز محسوب می شود که به دنبال پیاده کردن تفکر دموکراسی لیبرال غربی است و خواستار سکولار شدن نظام سیاسی است و مشخص است که سکولار شدن جمهوری اسلامی به معنی نابودی جمهوری اسلامی است و از این روست که دوم خردادی ها نیر برانداز محسوب می شوند. شاهد این داستان شورش 18 تیر و خط دادن روزنامه های زنجیره ای دوم خردادی برای شورشیان است. بدیهی است که براندازانی چون دوم خرداد و اپوزیسیون و گاوهای شاخدار باید تبعات اقدامات براندازانه خود را بپذیرند زیرا اقدامات براندازانه مسلمآ تبعاتی چون دستگیری، دادگاه، بازجویی، بسته شدن روزنامه، زندان و تبعید را در پی خواهد داشت. مشاهده می شود که تبادل افکار و نیرو و ثروت نیز بین دو جریان اپوزیسیون و دوم خرداد برقرار است. به طور مثال محسن سازگارا از کشور خارج می شود و به گرمی نزد صدای آمریکا پذیرفته می شود.
دوم خرداد و اپوزیسیون یک جریان هستند که یکی از خارج و دیگری از داخل مشغول ضربه زدن به نظام هستند.
قول بده مقاله ننویسی وگرنه اخراجت میکنم!
«از رئیس محترم جدید دانشگاه تهران تقاضا داریم به پرونده اساتید اخراجى که با بى رحمى کنار گذاشته شدند رسیدگى شود.» این بخشی از پیام یک شهروند در ستون سلام ایران (نظرات خوانندگان روزنامه ایران) است که در آذر ۱۳۸۴ و اندکی پس از تغییر رییس مشارکتی دانشگاه تهران به چاپ رسیده بود.
اما شهریورماه سال جاری بود که روزنامه های اصلاح طلب تیترهای اول روزنامه های خود را به عباراتی نظیر «دور تازه حذف اساتید دانشگاهی» و «خانه نشینی اساتید» اختصاص دادند و از اخراج 4 استاد بزرگ مویه کردند. بازی رسانه ای که با خبر «رادیو فردا» وابسته به سازمان سیا در روز دوم شهریورماه کلید خورده بود. حتی برخی از این رسانه ها از رادیو فردا نیز پیشی گرفتند و خبر از اخراج حدود 50 تن از اساتید توسط رئیس دانشگاه تهران دادند.
بلافاصله پس از این جنجال بودکه 2 تن از این اساتید، در گفتگوهای جداگانه ای با خبرگزاریهای فارس و مهر تأکید کردند که با درخواست شخصی استعفا داده اند و دو تن دیگر بر اساس رای کمیته انضباطی دانشگاه اخراج شده اند.
یکی از استادان مستعفی دانشگاه علامه طباطبایی با گلایه از برخی مطبوعات داخلی و خبرگزاری های خارجی تاکید کرد: من خودم چندین ماه قبل تقاضای بازنشستگی کردم.
از سوی دیگر عده ای از استادان محترم دانشگاه تهران موضوع اخراج خود را شدیداً تکذیب و در نوشته ای اعلام کردند که قبل از این تقاضای بازنشستگی کرده اند اما با 31.5 سال خدمت، ضمن اعلام تقاضای بازنشستگی، ارتباط خود را با دانشگاه تهران قطع نخواهیم کرد.
در پی این غوغا سالاری بود که رئیس هیات انتظامی اساتید دانشگاه تهران در کنفرانسی مطبوعاتی با بیان اینکه از آن چند نفر استاد، تنها بحث اخراج دو نفر مطرح است، گفت: یکی از این اساتید که حکم اخراج خواهد گرفت، در سال 1377 تقاضای 6 ماه فرصت مطالعاتی کرده که برود آمریکا، اما این استاد بعد از اتمام فرصت مطالعاتی تا 6/4/85 به عبارت دیگر بیش از 7 سال به سرکار نیامده و از سال 77 تا 85 ایشان یکبار آمده دانشگاه تهران و اعلام حضور کرده است.» وی همچنین به ادامه پرداخت حقوق به این افراد در بخشی از این مدت اشاره نمود و خبر از قرارداد برخی از این اساتید با مراکز علمی صهیونیستی داد.
مستند اخراج این دو استاد مصوبه مجلس شورای اسلامی در تاریخ 24/12/1364 بود که اعضای هیئت علمی دانشگاهها در صورت غیبت 2 ماه متوالی یا 4 ماه غیر متناوب از تدریس در دانشگاه منع خواهند شد.
اما این جنگ روانی از سوی رسانه های اصلاح طلب بدون توقف ادامه یافت و حتی در شعارهای میلشیای دفتر تحکیم در زمان حضور رییس جمهور در دانشگاه تهران نیز مطرح گردید. شاید به همین دلیل بود که صبر برخی از اساتید اخراج شده در دولت سابق، به سرآمد و به افشاگری پرداختند و به باشگاه خبرنگاران لیستی از اساتید حذف شده در دولت دوم خرداد را ارائه دادند.
بر اساس این گزارش از سال 76 تا 84 طبق اسناد موجود حداقل 279 نفر از استادان در دانشگاه تهران بازنشسته و 45 نفر هم اخراج شدند که بر این اساس، بیشترین اخراجی ها و بازنشستگی اساتید در دولت گذشته روی داده است.
نکته مورد اشاره یک دانشجوی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در وبلاگ وی نیز جالب توجه است؛ دکتر مصطفی معین وزیر علوم دولت سید محمد خاتمی در زمان تصدی این پست، هنگامیکه با سوالی در مورد اخراج دکتر جوینی از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مواجه شد، اینگونه پاسخ داد که "این حق دانشگاه است که هر کس را بخواهد اخراج کند."
همچنین هادی سمتی که این روزها، نام وی به عنوان استاد اخراجی مطرح شده است، زمانی که مسئولیت معاونت آموزشی دانشکده حقوق و علوم سیاسی را بر عهده داشته، یک استاد اصولگرای این دانشکده را در اولین سال دولت اصلاحات چنین تهدید کرده بود: "تا آخر خط اخراجت با تو می آیم مگر اینکه با ما باشی. باید قول بدهی علیه ما مقاله ننویسی وگرنه درسهایت را از تو می گیریم و از دانشگاه اخراجت می کنیم."
روابط عمومی دانشگاه تهران همچنین در پاسخ به اظهارات غلامرضا ظریفیان معاون دانشجویی سابق وزارت علوم، طی اطلاعیه ای آمار سنواتی اخراج اساتید طی سالهای 76 تا 84 را 45 نفر ذکر کرد. با این حال، ظریفیان ترجیح داد در یادداشتی، به جای پاسخ به آمار 45 نفره اخراج استید در دولت مورد علاقه وی، ادعاهای خود را بر کلی گوییهایی نظیر "تحدید آزادی های علمی و تضییع حقوق و حرمت استادان و دانشجویان"، "تنزل منزلت دانشگاه" و "اختلال در کارایی و اثربخشی علمی" استوار کند و از پاسخ به این تصفیه سیاسی اساتید اصولگرا خودداری نماید.
اخراج اساتید اصولگرا از دانشگاهها طی سالهای حاکمیت جریان موسوم به اصلاح طلب همراه با رویداد دیگری نیز بود و آن فراهم کردن مقدمات برای جذب و نفوذ اعضاء احزاب منتسب به جریان حاکم به هیأت های علمی دانشگاهها و ارائه بورسهای تحصیلی بدون ضابطه بود که افت سطح علمی حاصل از این اقدام، در برخی دانشگاههای مطرح، همچنان محسوس است.
وی که مدتی است با بورس یک موسسه آمریکایی در این کشور به سر می برد افزود: من با این دیدگاه (عدم کمک آمریکا به اپوزیسیون ایران) مخالفم و دلایل بسیاری برای این مخالفت دارم. اما یک چیز معلوم است و آن این است، کسانی که در ایران از این کمکهای خارجی بهره می برند و حمایت جهان خارج را برای موفقیت این جنبش ضروری می دانند نمی توانند آزادانه نظرات خود را بیان کنند. چرا که در صورت ابراز نظر از سوی رژیم سرکوب می شوند، بنابراین این نبود درخواست شفاف از سوی رهبران جامعه مدنی ایران نباید به بی نیازی و عدم تمایل آنها به چنین کمک هایی تعبیر شوند.
وی می افزاید: برای من اهمیتی ندارد، حمایت از دموکراسی در ایران از ناحیه دولتی دموکرات یا جمهوری خواه در آمریکا باشد و یا این کمک از جانب ایالات متحده و یا دولت دیگری ارائه شود. برای من مایه افتخار است که دولت آلمان 15 میلیون یورو برای آموزش روزنامه نگاران ایرانی و کمک به رسانه های مستقل ایرانی اختصاص داده است.
ولایت فقیه اصل فراموش شده قانون اساسی مشروطه
روشنفکران وابسته به فرهنگ و سیاست غرب ، همواره با حضور احکام دین و فقاهت اسلام از طریق روحانیت در صحنههای اجتماعی و سیاسی جامعه مخالفت میورزیدند یکی از مقاطع تاریخی که روشنفکران با حمایت علنی انگلستان در صدد کاهش و سپس قطع نفوذ علماء برآمدند، نهضت مشروطیت است . آغاز این نهضت از سوی علماء و حمایت مردم به عنوان " جنبش آزادیخواهی " بود که روشنفکران با نفوذ در آن و جلب نظر برخی علماء موفق به انحراف آن به سوی سیستم پارلمانی مشروطه شدند . شیخ فضلالله نوری با تشخیص به موقع این توطئه اصل نظارت علماء بر قوانین مجلس را مطرح و در متمم قانون اساسی گنجاند. از همان زمان مخالفت با این اصل آغاز شد و شیخ جان خود را به خاطر آن بر پای دار نهاد. این سابقهای است که علی رغم دردناک بودن آن ، عبرتی است فرا روی ملت اسلام خواه ایران که امروز هم دنباله همان جریان روشنفکری و ملی گرایی مخالف با حضور علماء در سیاست و خواهان نقض نظارت شورای نگهبان حذف سیستم " ولایت فقیه " که به معنای غیر اسلامی شدن حکومت است ، میباشند.
" اسمارت " گزارشگر رسمی سفارت انگلیس در تهران ،طی گزارشی طولانی به دنبال ریشه یابی اختلافهای روحانیان و متجدد دین [ در مشروطیت ] ،اسلام رایک خطر دانسته و با استناد به رأیی از ارنست رنان فرانسوی به منافات میان تجدد و دیانت قائل شده است . همچنین از نطق میرزا فضلعلی آقا نماینده تبریز که سعی کرده با استناد به آیات قرآن و احادیث مشروطیت را توجیه کند ستایش بسیار شده است و پیش بینی شده که ماده دوم متمم قانون اساسی که به پیشنهاد و اصرار شیخ فضل الله نوری به تصویب رسید،بزودی به حال تعلیق در خواهد آمد . او مینویسد:
"... در حیاتیترین مسألهای که دائما پیش میآید و مورد علاقه محققین و هم سیاستمداران میباشد، مسأله اسلام و ارتباط آن با جنبش آزادیخواهی است. لازم به توضیح نیست که در این جا به همان اندازه که در اروپا سنجیده میشود. دموکراسی کاملا آگاه است که روحانیت مخالف آن میباشد. آیا این اتحاد غیر طبیعی بین مذهب و دموکراسی باید ادامه یابد یا بزودی بین آنها شدیدا قطع رابطه شده و اتکاءشان از بین خواهد رفت؟ بد نیست در این جا جملهای از کتاب " حواریون " نوشته ارنست رنان را که پیشبینی کرده است. اگر مذاهب خود را با روح ترقیات مدرن سازش ندهند به چه سرنوشت اجتناب ناپذیری دچار خواهند گشت در این جا نقل نمایم: باید گفت یگانه مذهبی که حاضر نیست در اجرای اصول و شرایع مذهبی یک نرمی و انعطافی بپذیرد دین مبین اسلام میباشد. در ایران بخصوص یک مایه و نطفه روحیه سهل انگاشتن امور و مسالمت جویی وجود دارد و به عقیده ارنست رنان اگر تعصب علمای مذهبی این مایه و نطفههای خوب و پسندیده را خفه کند دین اسلام نابود خواهد شد ، چون این دو نکته بدیهی را باید در نظر داشت. اول این که تمدن نوین مایل نیست که مذاهب قدیمی و باستانی به طور کلی نابود شود. دوم این که این تمدن جدید تحمل نخواد کرد که دستگاهای مذهبی قدیمی سد راه پیشرفت کارهایش بگردد، از این رو دستگاههای مذهبی دو راه بیشتر در پیش ندارد: یا باید قائل به اصلاحاتی بشوند و یا نابود گردند. محققی که مذاکرات مجلس را مورد مطالعه قرار دهد بزودی معتقد میگرددکه این بذر پسندیده [ مسالمت جویی ] در اثر تعصب علما مذهبی هنوز به فساد نگراییده و دیگر این که اسلام در ایران بر آن است که پیش از شکستن در برابر قانون سر خم کند... جامعه روحانی به حساسیت تاکتیک زیرکانه دشمنان خود پی میبرد و خطری را که موجودیت آن را تهدید میکند ، بخوبی درک مینماید، لیکن به تلهای افتاده که کوشش برای رهایی از آن خطرناک بلکه مهلک است از این رو جامعه روحانیان مجلس را وادار کردند که یک مادهای به قانون اساسی اضافه نمایند ، مشعر بر این که کلیه لوایح بایستی قبل از تصویب به کمیتهای مرکب از پنج نفر از مجتهدان محول شود و این کمیته تشخیص دهد که آیا در لایه موضوع بحث موادی وجود دارد که با قوانین اسلام مباینت داشته باشد یا خیر؟
میرزا فضلعلی آقا ، نماینده تبریز ، نطق جالبی در مخالف با این پیشنهاد ایراد کرد 1 این پیشنهاد از آن جهت قابل توجه میباشد که نشان دهنده شیوههای زیرکانه حزب ترقی در راه بر طرف کردن بعضی از فروع قوانین اسلام میباشد که سدی در راه ترقی ایجاد مینماید. ظاهرا سرنوشت مجلس بسته به تنازع بین آزادیخواهان و جامعه روحانیت میباشد . به هر حال مادام که جامعه روحانیت پایبند اصول و تابع مجلس باشد شاه و درباریان مرتجع او قدرتی نخواهند داشت که مانع جریان امور مجلس بشوند. آزادیخواهان میدانند که دست کم تا چند سال نمیتوانند دشمن را به شیوهای آشکار مورد حمله قرار دهند و به همین دلیل در دادن امتیاز به علما و احترام از آنان مبالغه پیمودند. بنابراین اصل دوم متمم قانون اساسی به خاطر توافق با جامعه روحانیت بر غم مخالفتهای نمایندگان تبریز به رهبری تقیزاده و میرزا فضلعلی آقا ، مورد توجه مجلس قرار گرفت ،ولی رویدادها نشان داد که گنجانیدن آن اصل با دانایی و زیرکی قابل توجهی همراه بوده است یعنی تصویب این ماده در واقع یک اقدام مدبرانه سیاسی بزرگی تشخیص داده شد زیرا همین وضع زیر پای شیخ فضلالله را که مبارزه خود را علیه مجلس آغاز و نمایندگان را لامذهب نامید، خالی کرد، بدیهی است به محض این که آزادیخواهان زمام امور به دست بگیرند مسلم است که این ماده کهنه پرستانه به طور دایم در حال تعلیق قرار خواهد گرفت ... " 2
و در گزارش دیگر، "سراسپرینگ رایس " به " سر ادوارد گری " وزیر خارجه انگلیس ،خرسندی خود را از برخی نمایندگان به اصطلاح آزادیخواه در رویارویی با مجتهدان دیانت چنین مینگارد:
" یک خمیر مایه یا عامل مؤثری از مردان شرافتمندان و بی غرض وجود دارد که حقیقتا با علاقه صمیمانه برای نجات کشورشان تلاش میکنند و نمایندگان تبریز بلا استثنا از این دستهاند این مردان ظاهرا از همان خمیرهای هستند که دموکراتهی واقعی از آن ساخته میشوند... آنها افکاری مترقی و آزادیخواهانه دارند که شاید از روسیه آموخته باشند و از آن عجیبتر این که ظاهرا فساد ناپذیر میباشند این را هم باید گفت که مناسبات و روابط آنها با مجتهدین هم حسنه نیست؛ زیرا نسبت به مرجعیت آنها دائما مجادله مینمایند" 3
از همین رو تقیزاده که در مجلس اول در برابر اصل نظارت فقها بر قوانین از مخالفتهای خود نتیجهای نیافت ، بعدها به دنبال چاره برای تغییر این اصل میگشت ، گو این که اصل مزبور با مساعدتهای وی و هم قطارانش اعتبار عملی خود را از دست داده بود. او معتقد بود." حتما راهی برای تجدید نظر در قانون اساسی به وجود آید و از این بن بست خارج شود" 4 بدین ترتیب پس از گذشت زمانی نه چندان طولانی ماده مزبور کان لم یکن تلقی گردید. و از آنجا که در هر کشوری قوانینی وجود دارد که بنا به مقتضیاتی وضع میشوند و بعد بر اثر عدم امکان اجرا به مرحله عمل در نمیآیند، و رفته رفته بی آن که رسما نسخ شوند، در شمار قوانین متروک در میآیند. اصل مذکور نیز چنین وضعی پیدا کرد. 5 و علی رغم همه امتیازهای داده شده به علما همان مجلس اول اصولی در متمم قانون اساسی گنجانید که موضع علما را سخت ضعیف ساخت و حتی حقوق قانونی آنان را پایمال کرد 6 مقامهای مذهبی نقش مؤثر در پارلمان و یا در امور داوری و دادگستری نداشتند و اصل دوم متمم قانون اساسی هم به تدریج عملا به دست فراموشی سپرده شد.
البته مدارک ما هر چند به روشنی میرساند که شیخ فضلالله که خود در اغاز بری ایجاد مشورطیت کوشش میکرد اعلام داشت که آن مشروطه مشروعهای که وی برایش میجنگید با آنها از انقلاب مشروطیت زاییده شد تفاوت دارد و از این که اصل یاد شده تدریجا و عملا توسط مشروطه خواهان و غربگرایان فراموش شده تلقی میگردد، آگاهی داشته است اما معتقد بود روشنفکران "که این تأسیس را از فرنگستان اقتباس کرده به همین جهت که اقتباس از فرنگستان است باید علما اسلام که عندالله و عند رسوله مسوول حفظ عقاید این ملت هستند نظری مخصوص در موضوعات و مقرارت آن داشته باشند که امری بر خلاف دیانت اسلامیه به صدور نرسد و مردم ایران هم مثل اهالی فرنگستان بی قید در دین و بیباک در فحشا و منکر و بیبهره از الهیات و روحانیت واقع نشوند. این ملاحظه و مراقبه حسبالتکلیف الشرعی هم حالا که قوانین اساسی مجلس را از روی کتب قانون اروپا مینویسند لازم است و خم من بعد در جمیع قرنهای آینده الی یوم یقوم القائم عجلالله تعالی فرجه اقدام بر این اتحکامات حتمیه و اهتمام در حفظ این حدود الهیه است... 7" بنابراین برای بیشتر نزدیک ساختن مشروطیت به حفظ احکام شریعت لایحه شورای نظارت را به مجلس پیشنهاد نمود و نوشت:
" ... کرارا گفتیم ما طبقه مسلمانان که دارای قانون کتاب آسمانی هستیم، چرا از روی قانون قرآن رفتار نکنیم و از روی قانون آلمان و انگلیس وضع قانون نماییم؟ کسی به این حرفها اعتنایی نکرد بلکه در روزنامه مرا توهین کردند" 8 و " از خوف آن که مبادا بعدها قوانین مخالف شریعت اسلام وضع کنند خواستم از این کار جلوگیری کنم آن لایحه (اصل و متمم قانون اساسی ) را نوشتم تمام دشمنیها و فحاشیها از همان لایحه سرچشمه گرفته است... " 9
نکته مورد توجه آن که این اصل و دیگر اصول متمم قانون اساسی که امتیازهای فراوانی داشت مورد نقد و بررسی نویسندگان گوناگون قرار گرفته است. به طور نمونه "هوپرهاریس"که به نظر میرسد آیندهای پر سود برای سوداگری آمریکا در ایران پیشبینی و آرزو میکرد و خود نیز به عنوان یکی از خواهان جدی آن به شمار میرفت ،سخنرانی های در برابر کنفرانس انجمن آموزشی ایران و آمریکا در واشنگتن در روزهای 16و 17 ژوئن 1911 پیرامون آینده ایران ایراد کرد، و در آن درباره لزوم برقراری پیوندهای اقتصادی میان ایران ایراد کرد، و در آن درباره لزوم برقراری پیوندهای اقتصادی میان ایران و آمریکا سخن گفت و جنبههای مذهبی انقلاب مشورطیت ایران و قوانین ساخته و پرداخته آن را سخت مورد حمله قرار داد و گفت:
"اصل دوم متمم قانون اساسی در نظر آمریکاییان که مجبور بودهاند از آزادیهایشان با توجه ویژهای مراقبت کنند. بسیار زشت جلوه میکند.. هیچ خطری خطرناکتر از برقراری یک هیأت پنج نفری [ از علما ] نیست که ... از سوی سلسله مراتب روحانیت نمایندگی کرده درباره قانونی بودن مطالب [و مصوبات مجلس ] تصمیم بگیرد". 10
در حقیقت اصل نظارت فقهای مذهب برای ضمانت اجرای قانون و اسلامیت کلیه مصوبات مجلس و نگهبانی اساس عدالت خواهی جنبش و اجرای مقررات قضایی شرع در امور داوری و دادگستری توسط علمای بزرگ وقت تنظیم گردیده بود، اما بنا به گزارش مأمور انگلیس :" باگذراندن متمم قانون اساسی و بحث پیرامون مسأله بست نشینی ، به مجتهدان فهماندند که رژیم نو [ مشروطه ] به معنی آزاد شدن امور سیاسی از نفوذ جامعه روحانیت " 11 است . و هر چند در آغاز آن را به اصرارعلمای عراق پذیرفتند ؛ اما رفته رفته بیاعتبار خواهد گردید. پایان نافرجام پرونده اصل "نظارت هیأتی از علما بر قوانین موضوعه مجلس " در دو شکل پیشنهادی شیخ و مصوب مجلس در دوره اول تقنینیه ، مؤید درایت شیخ فضلالله بود که بارها اظهار میداشت "کار بدستان "با اصل مذکور موافق نیستند ؛همچنین نشانگر میزان آگاهی وزیر مختار انگلیس در تهران ( سراسپرینگ رایس ) حداقل در دوره اول مجلس از اوضاع ایران بود که مدتها قبل اظهار داشته بود"
" بدیهی است به محض این که آزادیخواهان زمام امور را به دست بگیردند،این ماده کهنه پرستانه به طور دایم در حال تعلیق قرار خواهد گرفت." 12
لازم به یادآوری است که این اصل نه فقط در دوره اول به علت جریانات تند سیاسی و حوادث سقوط مشروطیت به تعلیق درآمد ،که با سیری گذرا بر حوادث دورههای پس از استقرار مشروطیت روشن میشود این اصل هر چند هر از گاهی مطرح میشده ، یا احیانا مراجع نجف یادآور آن میشدهاند، اما گردانندگان اصلی سیاست مشروطه و مجلس ، با وقت گذرانیها و ایرادهای غیر اساسی از یک طرف و سرخوردگی روحانیان بلند پایه هوادار مشروطه از سیاستگذاریهای نادرست تندروان و غربگرایان از سوی دیگر ، اجرای این اصل مهم استقلال ملی و دینی را به بوته فراموشی سپردند.
قضیه "نظارت علما "بر مجلس مدتها مسکوت میماند و در این باره سخنی گفته نمیشود و اقدامی نیز انجام نمیگیرد؛ تا آن که در جلسه سه شنبه اول محرم 1326 ق مجلس،یکی از نمایندگان تقاضا میکند جهت "تکمیل نواقص مجلس " بخصوص " در باب نظارت پنج تن از علما.. شرحی حضور آقایان حجج اسلام نجف نوشته شود که بیست نفر انتخاب نمایند".13 و در جلسه 12 محرم مجلس ،تقاضای خود را تکرار میکند که یادداشت شد تا شرح مزبور نوشته شود.14 و بالاخره در جلسه 5 شنبه 28 ربیع الاول برای آخرین بار در دوره اول تقنینیه ،پس از وصول نامه بهبهانی که گزارشی از پیام آخوند خراسانی در خصوص انتخاب هیأت نظارت به مجلس بود،مورد مذاکره قرار میگیرد. 15
دومین دوره تقنینیه هنگامی آغاز به کار کرد که چندی پیش از آن پیشنهاد دهنده ماده دوم متمم قانون اساسی بر فراز دار بر سراعتقادات خود جان باخته بود [ شیخ فضلالله نوری ] و بسیاری از همفکرانش ترور ، زندانی ،متواری و منزوی شده بودند و آن که به خوبی دریافته بودند که گروه مقابل را "برهانی قاطع "است و در نتیجه تسلیم یا منفعل شده بودند. البته این رفتار تنها نصیب آن جمع نگشت ؛بلکه بابی بود گشوده که هر روز قربانی تازه ای میطلبید از هر گروه و جمع و هر صاحب اندیشهای که به گونهای مزاحم و غیر مطلوب تشخیص داده میشد. در چنین فضایی ،بار دیگر تحقق و اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی مطرح شد؛ البته نه با انگیزه واحد از سوی مطرح کنندگان ، که پس از کشاکشهای فراوان و طولانی و اوامر موکد و مستمر آخوند خراسانی و مازندرانی و پافشاری جناحهایی درداخل مجلس و پارهای از انجمنهای ایالتی ،منجر به انتخاب اولین و آخرین هیأت طراز اول در دوران مجالس مشروطه در دومین دوره تقنینیه گردید. 16
پی نوشت ها:
1 سر اسپرینگ رایس ، به خطا از نامبرده به عنوان مخالف نظارت مجتهدین یاد کرده است.
2 معاصر، حسن ،تاریخ استقرار مشروطیت ایران، ص 372 – 382 ، (تاریخ 12 ژوئیه 1907)
3 معاصر ، حسن ،تاریخ استقرار مشروطیت ،ص 192 ، قلهک ، ژوئیه ،1907
4 تقیزاده ، مقالات ، ج 5 ، ص 91
5 رحیمی ، مصطفی ،قانون اساسی ایران و اصول دموکراسی ، ص 58
6 همان ،ص 41
7 لوایح ، ص 56
8 محیط مافی هاشم ، مقدمات مشروطیت ایران ، ص 358
9 ترکمان، محمد ، رسائل ، اعلامیههای ،مکتوبات .. نوری ، ج 2 ،ص 324
10 کتاب آبی ، ج 1،ص 91
11 همان ، ص 92
12 معاصر ، حسن ،تاریخ استقارر مشروطیت ،مستخرجه از اسناد محرمانه وزارت امور خارجه انگلستان ،ج اول (1353) ، ص 379
13 مذاکرات مجلس دوره اول تقنینیه ف ص 448
14 همان ،ص 456
15 همان ، ص 532
16 مهدی انصاری – شیخ فضل آلله و مشروطیت – امیرکبیر 1376 – ص 252 -259
سقوط بالن جاسوسی آمریکا در خرمشهر
یک فروند بالن جاسوسی ارتش ایالات متحده آمریکا در خرمشهر سقوط کرد.
یک فروند بالن جاسوسی ارتش ایالات متحده آمریکا امروز بر فراز خرمشهر سرنگون و در 25 کیلومتری جاده امام صادق (ع) سقوط کرد.
این بالن مجهز به دستگاه های ناوبری ، جاسوسی و شنود بوده است که ماموران ایرانی بلافاصله پس از سقوط و دسترسی به محتویات این بالن، آن را تحویل متخصصان نظامی جمهوری اسلامی ایران در خوزستان دادند.
این در حالی است که عصر روز گذشته چهار فروند هواپیماهای آمریکایی نیز در ارتفاع بسیار بالا به حریم هوایی خرمشهر تجاوز کردند که خطوط سفید رنگ پس سوز آنها در آسمان این شهر بخوبی نمایان بود.
این تجاوزها به حریم هوایی ایران از ساعت 16:24 الی 17 طول کشیده است.
گفتنی است فعالیت های جاسوسی اشغالگران عراق در حالی تشدید می شود که آمریکا به بهانه فروش موشک های پاتریوت به کویت بیش از 27 سکوی موشکی در این امیر نشین مستقر کرده است.
ولایت فقیه از زبان ولی فقیه
استفتائاتی پیرامون ولایت فقیه از شخص مقام معظم رهبری شده است که حاوی نکات جالب و مترقی است و برای آگاهی دوستان عزییز آنها را در این پست میاورم که انشاءاله مورد استفاده قرار گیرد :
سئوال : آیا اعتقاد به اصل ولایت فقیه از جهت مفهوم و مصداق یک امر عقلى است یا شرعى؟
- ولایت فقیه که عبارت است از حکومت فقیه عادل و دینشناس حکم شرعى تعبدى است که مورد تأیید عقل نیز مىباشد، و در تعیین مصداق آن روش عقلائى وجود دارد که در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران بیان شده است.
سئوال : آیا رسانههاى گروهى در نظام حکومت اسلامى باید تحت نظارت ولى فقیه یا حوزههاى علمیه و یا نهاد دیگرى باشند؟
- اداره رسانههاى گروهى باید تحت امر و اشراف ولى امر مسلمین باشد و در جهت خدمت به اسلام و مسلمین و نشر معارف ارزشمند الهى به کار گمارده شود، و نیز در جهت پیشرفت فکرى جامعه اسلامى و حل مشکلات آن و اتحاد مسلمانان و گسترش اخوت و برادرى در میان مسلمین و امثال اینگونه امور از آن استفاده شود.
سئوال : آیا کسى که اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه ندارد، مسلمان حقیقى محسوب مىشود؟
- عدم اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه، اعم از این که بر اثر اجتهاد باشد یا تقلید، در عصر غیبت حضرت حجت «ارواحنا فداه» موجب ارتداد و خروج از دین اسلام نمىشود.
سئوال : آیا ولى فقیه ولایت تکوینى دارد که بر اساس آن بتواند احکام دینى را به هر دلیلى مانند مصلحت عمومى، نسخ نماید؟
- بعد از وفات پیامبر اکرم «صلى الله علیه و آله» امکان نسخ احکام دین اسلام وجود ندارد، و تغییر موضوع یا پیدایش حالت ضرورت و اضطرار یا وجود مانع موقتى براى اجراى حکم، نسخ محسوب نمىشود، و ولایت تکوینى، اختصاص به معصومین «علیهم السلام» دارد.
سئوال : وظیفه ما در برابر کسانى که اعتقادى به ولایت فقیه جز در امور حسبیه ندارند، با توجه به اینکه بعضى از نمایندگان آنان این دیدگاه را ترویج مىکنند، چیست؟
- ولایت فقیه در رهبرى جامعه اسلامى و اداره امور اجتماعى ملت اسلامى در هر عصر و زمان از ارکان مذهب حقّه اثنىعشرى است که ریشه در اصل امامت دارد، اگر کسى به نظر خود بر اساس استدلال و برهان به عدم لزوم اعتقاد به آن رسیده باشد، معذور است، ولى ترویج اختلاف و تفرقه بین مسلمانان براى او جایز نیست.
سئوال : آیا اوامر ولى فقیه براى همه مسلمانان الزام آور است یا فقط مقلدین او ملزم به اطاعت هستند؟ آیا بر کسى که مقلد مرجعى است که اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه ندارد، اطاعت از ولى فقیه واجب است یا خیر؟
- بر اساس مذهب شیعه همه مسلمانان باید از اوامر ولائى ولى فقیه اطاعت نموده و تسلیم امر و نهى او باشند، و این حکم شامل فقهاى عظام هم مىشود، چه رسد به مقلدین آنان. به نظر ما التزام به ولایت فقیه قابل تفکیک از التزام به اسلام و ولایت ائمّه معصومین(ع) نیست.
سئوال : کلمه ولایت مطلقه در عصر پیامبر اکرم «صلى الله علیه و آله» به این معنى استعمال شده است که اگر رسول اکرم «صلى الله علیه و آله» شخصى را به انجام کارى امر کنند، انجام آن حتى اگر از سختترین کارها هم باشد بر آن فرد واجب است، به طور مثال اگر پیامبر «صلى الله علیه و آله» به کسى دستور خودکشى بدهند. آن فرد باید خود را به قتل برساند. سؤال این است که آیا ولایت فقیه در عصر ما با توجه به این که پیامبر اکرم «صلى الله علیه و آله» معصوم بودند و در این زمان ولى معصوم وجود ندارد، به همان معناى عصر پیامبر «صلى الله علیه و آله» است؟
- مراد از ولایت مطلقه فقیه جامع الشرایط این است که دین حنیف اسلام که آخرین دین آسمانى است و تا روز قیامت استمرار دارد دین حکومت و اداره امور جامعه است، لذا همه طبقات جامعه اسلامى ناگزیر از داشتن ولى امر و حاکم و رهبر هستند تا امت اسلامى را از شر دشمنان اسلام و مسلمین حفظ نماید، و از نظام جامعه اسلامى پاسدارى نموده و عدالت را در آن برقرار و از ظلم و تعدّى قوى بر ضعیف جلوگیرى نماید، و وسائل پیشرفت و شکوفائى فرهنگى، سیاسى و اجتماعى را تأمین کند. این کار در مرحله اجرا ممکن است با مطامع و منافع و آزادى بعضى از اشخاص منافات داشته باشد، حاکم مسلمانان پس از این که وظیفه خطیر رهبرى را طبق موازین شرعى به عهده گرفت، باید در هر مورد که لازم بداند تصمیمات مقتضى بر اساس فقه اسلامى اتخاذ کند و دستورات لازم را صادر نماید. تصمیمات و اختیارات ولى فقیه در مواردى که مربوط به مصالح عمومى اسلام و مسلمین است، در صورت تعارض با اراده و اختیار آحاد مردم، بر اختیارات و تصمیمات آحاد امّت مقدّم و حاکم است، و این توضیح مختصرى درباره ولایت مطلقهاست.
سئوال : آیا همانگونه که بقاء بر تقلید از میّت بنا بر فتواى فقها باید با اجازه مجتهد زنده باشد، اوامر و احکام شرعى حکومتى هم که از رهبر متوفّى صادر شده است، براى استمرار و نافذ بودن احتیاج به اذن رهبر زنده دارد یا این که بدون اذن رهبر زنده هم خود به خود از قابلیت اجرائى برخوردار است؟
- احکام ولائى و انتصابات صادره از طرف ولى امر مسلمین اگر هنگام صدور، موقت نباشد، همچنان استمرار دارد و نافذ خواهد بود، مگر این که ولى امر جدید مصلحتى در نقض آنها ببیند و آنها را نقض کند.
سئوال : آیا بر فقهیى که در کشور جمهورى اسلامى ایران زندگى مىکند و اعتقادى به ولایت مطلقه فقیه ندارد، اطاعت از دستورات ولى فقیه واجب است؟ و اگر با ولى فقیه مخالفت نماید فاسق محسوب مىشود؟ و در صورتى که فقیهى اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه دارد ولى خود را از او شایستهتر به مقام ولایت مىداند، اگر با اوامر فقیهى که متصدى مقام ولایت امر است مخالفت نماید، فاسق است؟
- اطاعت از دستورات حکومتى ولى امر مسلمین بر هر مکلفى ولو این که فقیه باشد، واجب است. و براى هیچ کسى جایز نیست که با متصدى امور ولایت به این بهانه که خودش شایستهتر است، مخالفت نماید. این در صورتى است که متصدى منصب ولایت از راههاى قانونى شناخته شده به مقام ولایت رسیده باشد. ولى در غیر این صورت، مسأله به طور کلى تفاوت خواهد کرد.
سئوال : آیا مجتهد جامع الشرائط در عصر غیبت ولایت بر اجراى حدود دارد؟
- اجراى حدود در زمان غیبت هم واجب است و ولایت بر آن اختصاص به ولى امر مسلمین دارد.
سئوال : آیا ولایت فقیه یک مسأله تقلیدى است یا اعتقادى؟ و کسى که به آن اعتقاد ندارد چه حکمى دارد؟
- ولایت فقیه از شئون ولایت و امامت است که از اصول مذهب مىباشد. با این تفاوت که احکام مربوط به ولایت فقیه مانند سایر احکام فقهى از ادّله شرعى استنباط مىشوند و کسى که به نظر خود بر اساس استدلال و برهان به عدم پذیرش ولایت فقیه رسیده، معذور است.
سئوال : آیا اطاعت از دستورات نماینده ولى فقیه در مواردى که داخل در قلمرو نمایندگى اوست، واجب است؟
- اگر دستورات خود را بر اساس قلمرو صلاحیت و اختیاراتى که از طرف ولى فقیه به او واگذار شده است، صادر کرده باشد، مخالفت با آنها جایز نیست.
اخراجیهای دولت خاتمی
از سال 76 تا 84 که براساس لیست 279 نفر از استادان در دانشگاه تهران بازنشسته و 45 استاد هم اخراج شدند .
بازتاب جهانی بیانات رهبر انقلاب درباره تحریم کنفرانس سازش با رژیم صهیونیستی
بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع نمازگزاران عید سعید فطر به ویژه آن بخش از سخنان ایشان درباره لزوم تحریم کنفرانس سازش با رژیم صهیونیستی، بازتاب گسترده ای در رسانه های جهان داشت.
خبرگزاری فرانسه در همین رابطه گزارش داد: آیت الله خامنه ای در جمع صدها هزار تن از نمازگزاران عید فطر خواستار تحریم کنفرانس پاییزی درباره خاورمیانه شد.
این خبرگزاری به نقل از رهبر معظم انقلاب نوشت: آمریکا برای نجات رژیم صهیونیستی که از حزب الله لبنان در جنگ تابستان گذشته سیلی و تودهنی خورده خواستار برگزاری نشست صلح شده است. تاکنون هم هر اجتماعی به نام صلح برقرار شده به ضرر مردم فلسطین بوده است. لذا چگونه کشورهای عربی می توانند در کنفرانسی شرکت کنند که ملت فلسطین در آن حضور ندارند؟
خبرگزاری فرانسه تصریح کرد سخنان رهبر ایران با شعارهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل حمایت می شد.
خبرگزاری آلمان (د.پ.ا) هم که بیانات رهبر معظم انقلاب را انعکاس داد تعداد حاضران در نماز عید فطر را ده ها هزار نفر ذکر کرد و در عین حال این عنوان را برای گزارش دیروز خود از مصلای تهران برگزید: کنفرانس صلح خاورمیانه با هدف نجات اسرائیل برگزار می شود.
خبرگزاری رویترز هم موضوع تحریم کنفرانس سازش را برجسته کرد و گزارش داد رهبری ایران خواستار تحریم کنفرانس پاییزی از سوی کشورهای اسلامی شد.
آسوشیتدپرس نیز در گزارشی از تهران نوشت: آیت الله خامنه ای از کشورهای اسلامی خواست کنفرانس بین المللی آتی صلح خاورمیانه را که با حمایت آمریکا برگزار خواهد شد، تحریم کنند.
خبرگزاری های نووستی روسیه، قنای قطر، سانای سوریه، کونای کویت، وام امارات و پایگاه خبری اخبار مصر هم با برجسته کردن فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب درخصوص تحریم کنفرانس سازش با رژیم صهیونیستی به انعکاس بیانات ایشان پرداختند.
خبرگزاری شین هوا ژاپن هم نوشت: آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب ایران از کشورهای مسلمان خواست کنفرانس آتی صلح خاورمیانه را در آمریکا تحریم کنند.
شبکه های تلویزیونی العربیه و بی بی سی نیز بخش هایی از بیانات رهبر معظم انقلاب در نماز عید فطر را پخش کردند.
استقبال حماس از دعوت مقام معظم رهبری برای تحریم کنفرانس سازش
جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) دعوت حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی از ملت فلسطین برای وحدت و همچنین کشورهای عربی برای تحریم کنفرانس سازش پیشنهادی آمریکا را ستود و از آن استقبال کرد.
به گزارش فارس، "جمال سکیک" عضو فراکسیون جنبش حماس در مجلس قانونگذاری فلسطین در گفتگو با شبکه خبری العالم اظهار داشت: دعوت ایشان بر این موضوع تاکید دارد که مسئله اساسی جهان عرب و دنیای اسلام ، بیت المقدس و فلسطین است.
وی افزود: این دعوت فرصت خوبی برای تدبر و تفکر درباره این موضوع است که فلسطین تنها به فلسطینیها و اعراب تعلق ندارد بلکه مربوط به همه مسلمانان است.
سکیک با تاکید بر اینکه فلسطینیها به عنوان نوک پیکان امت اسلام آماده نثار کردن شهدا، مجروحان و اسیران و هر آنچه که در توان دارند ، هستند، افزود: از اعراب و مسلمانان می خواهیم که مساله فلسطین را به حال خود رها نکنند تا آمریکاییها و اسرائیلیها نتوانند به اهداف شوم خود برای سلطه بر منطقه و حل مساله فلسطین آن طور که آنها می خواهند، برسند.
این عضو فراکسیون حماس در مجلس قانونگذاری فلسطین درباره دعوت رهبر معظم انقلاب اسلامی از فلسطینی ها برای وحدت ، از سران عرب و تشکیلات خودگردان فلسطین خواست تا به این دعوت گوش فرا دهند.
وی افزود: امیدواریم درباره مسائل اساسی جهان اسلام از جمله مقدسات اسلامی و فلسطین که از اهمیت بسزایی برخوردار است، وحدت صورت گیرد.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه های نماز فطر با اشاره به تلاش دولت امریکا برای برپایی یک کنفرانس باصطلاح صلح دیگر «موسوم به کنفرانس پاییز» افزودند: تاکنون هر اجتماعی به نام صلح برقرار شده به ضرر مردم فلسطین بوده است به همین علت ملت فلسطین کنفرانس پاییزی را نیز رد می کند، با این وصف دولتهای دیگر چگونه می توانند در کنفرانسی شرکت کنند که ملت فلسطین آن را خدعه می داند؟
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به شکست سنگین رژیم صهیونیستی از حزبالله لبنان در سال گذشته، هدف اصلی از تلاش آمریکا برای برپایی کنفرانس پاییزی را نجات رژیم تضعیف شده صهیونیستی برشمردند و با دعوت از همه گروههای فلسطینی برای «وحدت و برادری و هوشیاری»، تأکید کردند: دشمن در خانه شما در حال فتنه انگیزی است، مراقب باشید در مقابل یکدیگر قرار نگیرید.
ایشان همچنین روز شنبه در دیدار مسئولان نظام، سفرای کشورهای اسلامی و جمعی از قشرهای مردم، با تاکید براینکه دخالت های قدرت های زورگو در مساله فلسطین با عنوان کنفرانس صلح یکی دیگر از نتایج نبود اتحاد میان دولت ها و ملت های مسلمان است ؛ خاطرنشان کردند، ملت ها و دولت های اسلامی باید در کنار یکدیگر باشند تا بتوانند قدرت خود را نشان دهند و در چنین شرایطی آمریکا و دیگر کشورها جرات دخالت در مسائل مسلمانان را نخواهند داشت.
فقهای اهل سنت:باید از ایران در مقابل آمریکا حمایت کرد
پایگاه اینترنتی «اسلام آنلاین» نوشت: بسیاری از علمای دین در کشورهای اسلامی و عربی هرگونه همراهی با حمله آمریکا به تاسیسات ایران و یا در اختیار قرار دادن زمین و فرودگاه ها و هرگونه ارائه اطلاعات به نیروهای متجاوز را حرام اعلام کردند.
به گزارش «الف» به نقل از این پایگاه خبری دکتر محمد سلیم العوا، دبیرکل اتحادیه جهانی دانشمندان مسلمان در همین ارتباط می گوید: ایران از خود با هیچ کشور عربی یا اسلامی دشمنی نشان نداده بلکه آشکارا از حقوق عرب های فلسطینی و حقوق اسلامی در آسیا و آفریقا حمایت کرده است و در مقابل با هر حمله تبلیغاتی یا فرهنگی و یا سیاسی از جانب هر منبعی به اسلام به مقابله برخاسته است. العوا معتقد است: ایستادن در کنار ایران و تایید و تقویت این کشور بر کشورهای عربی و اسلامی واجب است و اگر برخی سیاست های ایران مخالف منافع برخی از کشورهاست، این مشکلی است که با تفاهم و مذاکره و گفت وگو حل می شود نه با جنگ.
این شخصیت مسلمان در پاسخ به این سوال که برخی کشورها توافق ها و پیمان هایی بین خود و آمریکا دارند که این گونه مشارکت را برای آنان لازم می شمارد، گفت: هیچ گونه اضطراری در هر وضعیت وجود ندارد به طوری که هیچ پیمانی برای جواز مشارکت در جنگ وجود ندارد. العوا می افزاید: پیمان های نظامی، پیمان های دفاعی مشترک هستند و دفاع زمانی انجام می گیرد که قبل از آن حمله و جنگ صورت گرفته باشد. پس اگر حمله ای واقع نشود هیچ گونه جوازی برای دشمنی وجود ندارد و در نتیجه همکاری مسلمانان در این جنگ به هر شکل جایز نیست. وی درباره برنامه هسته ای ایران و خطر آن برای منطقه که برخی به آن اعتقاد دارند، می گوید: این مساله برای هر مسلمانی موجب افتخار است. این به نفع ماست نه علیه ما و علیه اسراییل و آمریکاست نه علیه مسلمانان.
دکتر صلاح الصاوی دبیرکل جامعه فقهای شریعت در آمریکا هم خواستار آن شد که کشورهای عربی و اسلامی دوش به دوش هم در مقابل زورگویی آمریکا و رژیم صهیونیستی بایستند. دکتر علی السالوس استاد دانشگاه قطر و معاون رئیس جامعه فقها در آمریکا نیز می گوید: براساس دوستی و برائت واجب است از شرکت در جنگ پرهیز شود.
دکتر «عبدالحمید العبیدی» استاد سابق در دانشگاه بغداد هم می افزاید: جایز نیست که هیچ کشوری علیه ایران وارد جنگ شود. او می گوید که این اقدام در جهت منافع آمریکا و صهیونیستهاست نه به نفع مسلمانان. دکتر «سیف عبدالفتاح» استاد دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه قاهره معتقد است: خبری که روزنامه «دیلی تلگراف» مبنی بر همکاری کشورهای عربی علیه ایران انتشار داده تنها یک جنگ روانی بیش نیست. وی برای این جنگ روانی پنج دلیل به شرح زیر آورده است:
یک-تمایل آمریکا برای ایجاد تنش بین ایران از یک سو و کشورهای عربی از سوی دیگر و تاکید بر وجود جنگ و آماده باش بین مسلمانان و ورود در جنگی حاشیه ای به دور از جنگ واقعی
دوم- تلاش برای زنده کردن و فراهم کردن هم پیمان از کشورهای عربی و استفاده از برخی اختلافات عربی با ایران و بزرگ کردن آنها تا سندی برای آمریکا باشد که از جمله آن محور عراق، کویت است و مسلح کردن کشورهای عربی و اسلامی علیه ایران، همان طور که در زمان یورش عراق به کویت و جنگ علیه عراق برای آزادی کویت انجام داد.
سوم-عملاً برخی اظهارات مستقیم و غیرمستقیم عربی وجود دارد مبنی بر این که کشورهای خلیج (فارس) اجازه همکاری برای حمله به ایران را نخواهند داد و روشن است که اثر این جنگ بر کل منطقه تاثیر خواهد داشت.
چهارم-آمریکا معتقد است که فشار بر ایران ممکن است موجب تجدیدنظر این کشور شود.
دلیل آخر این است که آمریکا نمی تواند وارد جنگ جدید دیگری در منطقه خاورمیانه شود، زیرا در عراق شکست خورده و متقاعد شده به این که تا این لحظه نتوانسته از گرداب آن بیرون بیاید و از سوی دیگر ایران اهرم های فشار زیادی از جمله حماس و حزب الله در اختیار دارد. سیف می افزاید: ایران مانند مصر و سودان نیست و ابزار بازی راهبردی در اختیار دارد و می تواند درگیری لفظی شدیدی را با آمریکا مدیریت کند.
بازدید دیروز: 36
کل بازدید :1091493
نه شکوفه ای نه برگی نه ثمر نه سایه دارم همه حیرتم که دهقان به چه کار کشت ما را
حمایت های رهبری از دولت
مثل منافقان در قران
خطبه های بی نظیر
اصلاحاتیان
رهبری
متفرقه های جذاب
مصباح
کاریکاتور
احمدی نژاد
دنیا و حب الدنیا
رفسنجانی
احمدی نژاد 2
متفرقه های جذاب 2
ولایت
اصلاحاتیان
مذهبی
خاتمی
اصلاحاتیان
کارگزاران
جاسوس
منافقان
انتخابات
دولت نهم
مجلس
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
ریاست جمهور
رجانیوز
افشا گری
افشا گری
بیداری 57
خاتمی نیوز
مسعود ده نمکی
طنز های سیاسی (اکینا)
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
نوشته های یک کج و معوج
گذری بر سیاست خارجی
نوشته های یک روزنامه نگار
نشریه دانشجویی ایران 1404
جوانان عدالتخواه و تحولگرا
دولت اسلامی-اعجاز نهم
مصائب احمدی نژاد
علیرضا احمدی نژاد
روزنامه دانشجویی
بچه های سوم تیر
خبرنگار مسلمان
سهیل کریمی
دست گرم تو
نسل خمینی
فصل آگاهی
خاکریزیسم
عقل سرخ
حریم یاس
صدای ما
عطشان
شب بو
تا آخر
نگرانی
بحر
دیده بان
مهراوه من
روزنتیگ های ...
آرمانشهر
فارس
خمینیسم
کیان
سیطره
نسل بیدار
ققنوس
خبرهای ضد اسلامی و ضد ایرانی
تحلیل سیاسی
موسسه پژوهش های سیاسی
روز نوشت های دانشجوی مسلمان
بیم موج
عدالت جو
محراب اندیشه
سپهر نیوز
مهر
انصار نیوز
جهان نیوز
نادر گنجی
نو اندیش
نوسازی
الف
واژگون
بسیج جهانی
رایگاه
قاسم
شیعه
قدس
خدمت
عصر ایران
این روزها
دریچه
رهپویان وصال
تابناک
این روز
تیک نیوز
عیاران
دیدار
گل آقا
موج
واحد مرکزی
رسا
شانا
خبرنگاران
اسراء
پانا
آفتاب
نوروز
ایرنا
برنا
بولتون
قطره
جامعه
majlese8
hawzah
jameeh
mellat.majlis
parlemaneh8
partosokhan
مستقل
عدالتخواهی
نقطه
انصار حزب الله
تدوین مطالعات
اصولگرایان
شریف