درباره حقوق های چندین میلیون تومانی مسوولان
انتشار اخبار حقوق ها و پاداش هایی چندین میلیون تومانی در برخی دستگاهها و نهادها و شرکت های دولتی، معمولاً بازتاب های گسترده و متفاوتی در جامعه دارد.
اغلب مردم، پرداخت حقوق و پاداش های بسیار بالا به مدیران دولتی را نادرست و ناعادلانه می دانند. برخی هم معتقدند مدیران و مسوولان برخی مشاغل حساس و پر مسوولیت حق دارند دریافتی بسیار بالا داشته باشند و در رفاه و تجمل زندگی کنند.
در این باره، یادآوری چند نکته، ضروری است:
1- تا پیش از شروع دوران سازندگی و اصلاحات و در دهه اول انقلاب، مسوولان دولتی عموماً ساده زیست بودند و حقوق و مزایای کلان مطالبه نمی کردند.
آن روزها شنیدن اینکه فلان وزیر با موتورسیکلت در شهر تردد می کند و یا اجاره نشین است و خانه سازمانی هم نمی گیرد، چندان عادی نبود. شاید این روحیه و رفتار، اقتضای دوران جنگ تحمیلی و دهه اول انقلاب بوده باشد، ولی دلیل ساده زیستی و قناعت مسوولان ارشد و میانی کشور هر چه باشد، تردیدی نیست که در دهه 60 ، ظاهر و باطن البسه، خودرو، منزل خود و خانواده مدیران ارشد کشور با مردم عادی تقریباً تفاوتی نداشت...
با شروع دوره سازندگی، این وضع به شکل محسوسی تغییر کرد و آقای هاشمی به عنوان رییس جمهور، هم در لفظ و هم در عمل از رفاه مسوولان و مدیران ارشد کشور و خانواده هایشان دفاع می کرد.
این روحیه و فرهنگ مدیریت که توسط کارگزاران سازندگی در دوران سازندگی پایه گذاری شد، توسط مجاهدین انقلاب و مشارکت در دوران اصلاحات هم ادامه یافت و نتیجه آن، ظهور طبقه جدیدی از مدیران ارشد دولتی با تیپولوژی مشخص در جامعه ایران بود:
مردانی با محاسن آنکادر شده، کت و شلوار گران قیمت، سوار بر خودروی نسبتاً لوکس (حداقل در حد پرشیا)، ساکن در ویلاها یا آپارتمان لوکس شمال شهر و دریافت کننده حقوق های بالا و پاداش های چند ده میلیون تومانی در سال و ... این وضعیت در اواخر دوره اصلاحات به جایی رسید که آقای محمد آقایی، معاون وزیر نفت هر ماه بیش از ده میلیون تومان از محل بیت المال دریافتی داشت و بسیاری از مدیران دولتی هم در فصل بودجه یا در فصل تعیین پاداش هیات مدیره شرکت های دولتی در تیرماه یا اسفند ماه هر سال، برای افزایش حقوق و مزایای خود به تکاپو می افتادند.
خوشبختانه آقای دکتر احمدی نژاد در اولین هفته های تصدی ریاست جمهوری با قاطعیت دستور بازنگری در حقوق و مزایا و پاداش مدیران دولتی را صادر کردند. بسیاری از حق ماموریت ها، سفرهای خارجی و پاداش ها تعدیل شد و چه حقوق ها و پاداشی ها و سکه های بی حسابی که به مشاوران همیشه غایب یا بی خاصیت در وزارتخانه ها پرداخت می شد، چه حق ماموریت هنگفتی که به حساب استانداران و سفرای ایران در خارج واریز می شد و ... همگی تعدیل شد.
آقای دکتر احمدی نژاد به درستی تلاش کرد با ساده زیستی و صمیمیت با مردم، فرهنگ تجمل گرایی، اشرافیت دولتی و فخرفروشی مدیران را که 16 سال ترویج یافته و بعضاً نهادینه شده بود تغییر دهد. با گذشت دو سال از شروع دولت نهم در سطوح ارشد دولت شاهد تحول بزرگی در این زمینه هستیم، اما فرهنگ ساده زیستی هنوز در رده های میانی و پایین مدیریت کشور گسترش نیافته ، آقای احمدی نژاد نباید فراموش کند تجمل و اشرافیت، جذابیت و کشش فوق العاده دارد و مدیرانش همواره در معرض این وسوسه قرار دارند.
2- کسانی که معتقدند مدیر ارشد دولتی باید در رفاه و تجمل باشد و حقوق و پاداش های کلان، حق آنهاست، باید به یاد بیاورد که "در نظام اسلامی، کار حکومتی و مسوولیت دولتی، طعمه نیست، بلکه امانتی بر گردن مسوولان و مدیران است."
کسانی که رسیدن به صندلی مجلس و یا پست های بالای دولتی را فرصتی برای رسیدن به رفاه، مال اندوزی و بستن بار دنیوی خود می دانند، باید بدانند که در نظام جمهوری اسلامی راه رسیدن به رفاه و تجمل دنیا، کسب و کار خصوصی است نه مسوولیت دولتی، اگر هم تا کنون دولتمردان و مسوولان توانسته اند با تعیین حقوق و پاداش های هنگفت برای خود به مکنت و ثروتی برسند، به بیت المال و اعتماد ملت خیانت کرده اند.
درست است که مسوولان نباید دغدغه معیشت داشته باشند، اما ثروتمند شدن مسوولان با مبانی نظام اسلامی سازگار نیست.
الگوی نظام اسلامی، حضرت علی (ع) است که قبل از خلافت بر اثر زحمت و کار شخصی اش در مدینه از اموال و ثروت دنیوی بهره مند بود اما به محض رسیدن به مسوولیت حکومتی، سطح رفاه و زندگی خود را به سطح فقیرترین مردم تحت مسوولیتش تنزل داد و به هنگام کار شخصی، چراغ بیت المال را خاموش می کرد ...
3- حدود شش ماه پیش که بخش خبری الف، خبر دریافت حقوق ده میلیون تومانی توسط معاون سابق وزیر نفت (آقای محمد آقایی) را منتشر کرد، برخی صاحبنظران، اظهار کردند که شغل و سمت معاون وزیر نفت بسیار حساس است و به همین دلیل حقوق و پاداش بسیار بالا حق ایشان است.
کسانی که چنین استدالی را می پسندند باید بفرمایند چه شغل هایی حساس هستند؟ شغل معلمی حساس نیست؟ شغل پلیس ها چطور؟ یا پرستاران؟ اگر معیار پرداخت حقوقهای بیشتر به متصدیان دولتی باشد، معلم ها، پلیس ها و پرستاران که شغلهای بسیار حساسی دارند؟!...
شاید بدترین اثر تعیین درآمد و پاداش های هنگفت برای برخی صاحب منصبان و متصدیان امور حکومتی و دولتی، این باشد که این کار به طور سلسله وار در هم سطوح مدیریتی و کارمندی توقع و انتظار ایجاد می کند.
این اتفاق در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی دقیقاً اتفاق افتاد. به این ترتیب ابتدا حقوق کارمندان نهاد ریاست جمهوری به شکلی جهشی افزایش داده شد. بعد نوبت کارکنان سازمان مدیریت و برنامه ریزی که ناگهان دریافتی شان دو تا سه برابر اضافه شود. بعد همین کار برای اعضای هیت علمی دانشگاه ها تکرار شد و این وضع حداقل برای مدیران میانی به همه شرکت ها و نهادهای دولتی تسری پیدا کرد.
نتیجه آن که در سال پایانی دولت هشتم بخش عمده ای از بودجه عمومی کشور صرف پرداخت حقوق و مزایا و پاداش مدیران و کارکنان دولتی می شد و به تدریج دستگاههای دولتی اجازه می یافتند از دیگر ردیف های بودجه خود برداشته و صرف پرداخت حقوق و مزایا کنند.
در این فرایند، البته کسانی که قبلاً وضع دریافتی نسبتاً بهتری داشتند، بیکار ننشستند. مدیران شرکت نفت نمونه روشن این بخش کارکنان دولت هستند که همواره از رفاه و مزایای فوق العاده ای برخوردار بوده اند و در جریان مسابقه رشد مزایا و پاداش ها در سالهای آخر دولت اصلاحات چنان پیشرفتند که در سال 1384 دریافتی ماهانه معاون سابق وزیر نفت رقم ده میلیون تومان در ماه را هم پشت سر گذاشت ...
نتیجه این وضع در سالهای پایانی دولت آقای خاتمی ظاهر شد:
کسر بودجه جاری روز افزون دولت و اعتراض فزاینده گروه ها و حقوق بگیرانی که در مسابقه افزایش دریافتی عقب مانده بودند: پرستاران و معلم ها
* * *
نکته نهایی: تردیدی نیست که متخصص های تحت استخدام دولت از آنجا که به عموم خدمت می دهند، باید از میان بهترین نیروهای کشور دستچین شوند و حقوق و مزایای عالی دریافت کنند. اما حوزه مسوولیت و کار حکومتی با حوزه متخصصین حقوق بگیر دولتی در نظام اسلامی از نظر توقع تامین مالی از بیت المال، تفاوتی ماهوی دارد.
در نظام اسلامی، مسوول دولتی و حکومتی از راه مواجب بگیری بیت المال و یا خدای نکرده سوء استفاده شخصی از منصب حکومتی نباید به دنبال رفاه و ثروت باشد.
در بینش اسلامی، هر چقدر سمت و مسوولیت بالاتر می رود، هم فرد مسوول و هم خانواده اش در برخورداری ها و مواهب دنیوی باید پرهیزگاری کنند، چرا که شارع اسلام تجمل گرایی و اشرافی گری و رفاه بالاتر از حد معمول را برای مسوولان و به ویژه مدیران ارشد نظام اسلامی منع کرده است. اگر تا پیش از این در نظام جمهوری اسلامی ایران به جز این عمل و رفتار می شده، البته خلاف بینش و روش اسلامی بوده است.
بازدید دیروز: 107
کل بازدید :1090935
نه شکوفه ای نه برگی نه ثمر نه سایه دارم همه حیرتم که دهقان به چه کار کشت ما را
حمایت های رهبری از دولت
مثل منافقان در قران
خطبه های بی نظیر
اصلاحاتیان
رهبری
متفرقه های جذاب
مصباح
کاریکاتور
احمدی نژاد
دنیا و حب الدنیا
رفسنجانی
احمدی نژاد 2
متفرقه های جذاب 2
ولایت
اصلاحاتیان
مذهبی
خاتمی
اصلاحاتیان
کارگزاران
جاسوس
منافقان
انتخابات
دولت نهم
مجلس
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
ریاست جمهور
رجانیوز
افشا گری
افشا گری
بیداری 57
خاتمی نیوز
مسعود ده نمکی
طنز های سیاسی (اکینا)
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
نوشته های یک کج و معوج
گذری بر سیاست خارجی
نوشته های یک روزنامه نگار
نشریه دانشجویی ایران 1404
جوانان عدالتخواه و تحولگرا
دولت اسلامی-اعجاز نهم
مصائب احمدی نژاد
علیرضا احمدی نژاد
روزنامه دانشجویی
بچه های سوم تیر
خبرنگار مسلمان
سهیل کریمی
دست گرم تو
نسل خمینی
فصل آگاهی
خاکریزیسم
عقل سرخ
حریم یاس
صدای ما
عطشان
شب بو
تا آخر
نگرانی
بحر
دیده بان
مهراوه من
روزنتیگ های ...
آرمانشهر
فارس
خمینیسم
کیان
سیطره
نسل بیدار
ققنوس
خبرهای ضد اسلامی و ضد ایرانی
تحلیل سیاسی
موسسه پژوهش های سیاسی
روز نوشت های دانشجوی مسلمان
بیم موج
عدالت جو
محراب اندیشه
سپهر نیوز
مهر
انصار نیوز
جهان نیوز
نادر گنجی
نو اندیش
نوسازی
الف
واژگون
بسیج جهانی
رایگاه
قاسم
شیعه
قدس
خدمت
عصر ایران
این روزها
دریچه
رهپویان وصال
تابناک
این روز
تیک نیوز
عیاران
دیدار
گل آقا
موج
واحد مرکزی
رسا
شانا
خبرنگاران
اسراء
پانا
آفتاب
نوروز
ایرنا
برنا
بولتون
قطره
جامعه
majlese8
hawzah
jameeh
mellat.majlis
parlemaneh8
partosokhan
مستقل
عدالتخواهی
نقطه
انصار حزب الله
تدوین مطالعات
اصولگرایان
شریف