فلسفه سفرهای استانی خاتمی چیست؟
جریان به اصطلاح اصلاحات، پیش از ریاستجمهوری اول محمد خاتمی، هرگز پیشوایی به خود ندید. البته این مشکل اصلاحطلبان در دوران ریاستجمهوری او هم ادامه داشت. هرچند خاتمی در طول دوران ریاستجمهوری خود بسیار سعی کرد که همه گروههای دوم خردادی را زیر لوای خود بگیرد و آنها را رهبری نماید، اما همچنان که او هیچگاه در مدیریت خود بر کشور قاطع نبود، در این مساله هم نتوانست کاری از پیش ببرد. نمود این عدم قاطعیت و عدم پذیرش را میتوان در طرح برخی اصلاحطلبان در برنامه عبور از خاتمی مشاهده کرد.
اگر محمد خاتمی حقیقتا رهبری جریان به اصطلاح اصلاحات را بر عهده میداشت، نباید هرگز چنین اتفاقی در اردوگاه اصلاحطلبان به وقوع می پیوست.
پس از انتخابات ریاست جمهوری نهم و انتخاب آگاهانه رئیسجمهور محبوب دکتر محمود احمدینژاد توسط آحاد مردم، که انصافا ضربه مهلکی بر پیکره نیمهجان دومخردادیها بود، هم تا کنون، اصلاحات سایه رهبری را بر خود ندیده است که بتواند تمام نیروهای اصلاحطلب را در زیر یک مجموعه جمع کند.
حال، که چیزی حدود 3 ماه تا برگزاری انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی، مانده است، محمد خاتمی، عزمش را جزم کرده است که بتواند جریان اصلاحات را رهبری نماید، تا مگر اینکه بتواند سلسله پیروزیهای اصولگرایان و اقبال مردم به نیروهای ارزشی انقلاب اسلامی را متوقف کند و با وجود تجربه بسیار ناموفق و بد اصلاحطلبی به شیوه دومخردادیها، دوباره آنان را به مصادر اصلی قدرت بنشاند.
فلسفه سفرهای استانی محمد خاتمی هم همین است. در عین حال که خاتمی به شکلی کاملا انتخاباتی این سفرها را انجام میدهد، او چندین بار گفته است که در انتخابات مجلس نامزد نمیشود و هرگز قصد ریاستجمهوری مجدد را ندارد. اگر صداقت خاتمی را در این سخنانش بپذیریم و به این باور نرسیم که خاتمی، همانند هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاستجمهوری نهم، عمل میکند و به نوعی برای اقبال بیشتر، ناز میکند، نکتهای کاملا مبهم در این جا باقی میماند.
نکته اینجا است که اگر محمد خاتمی قصد شرکت در انتخابات مجلس و ریاستجمهوری را ندارد، پس از این رفت و آمدها و این رایزنیهای پشت پرده، چه هدفی را دنبال میکند؟
چیزی که با توجه به تفکرات و آرزوهای شخصی خاتمی که نمود بیرونی هم دارد، به ذهن متبادر میشود این است که خاتمی سعی میکند که رهبری یک جریان مدنی را طبق تعریف خودش، به دست گیرد.
خاتمی سعی میکند که از خود جلوه و نفوذ شخصیتیای همانند محمد مصدق و آیة الله طالقانی را نشان دهد، تا بتواند با القای نفوذ شخصیتیاش، بر هر مسالهای که مایل است، دست بگذارد و فشار بیاورد تا بتواند منویات خود را به اجرا در آورد.
فیالمثل، اگر در بررسی صلاحیت نامزدهای انتخاباتهای مختلف، عدهای ردصلاحیت شدند، او بتواند با فشار و رایزنیهایش با مسؤولان رده بالای حکومتی، حکم تائید صلاحیت آنان را بگیرد و آنها را در جاهای حساس نظام بگذارد و عنان اداره کشور را به طوری نامحسوس در دست بگیرد.
اگر مساله حادتری هم بود، و مایل بود که فشار بیشتری بر نظام بیاورد، میتواند از گماردگان خود در نظام سیاسی و اقتصادی، استفاده کند، تا نظام را به کاری که به صلاح نمیداند و مایل نیست، وادار کند.
اگر محمد خاتمی و دوستانش قابلیت این را میداشتند که به این عمل دست بزنند در مواجهه با آنان میبایست ما با قدرت میایستادیم و از هر حربه مشروعی برای ضربهزدن به این موج که معتقدیم هدفش دور کردن انقلاب از آرمانهایش است، استفاده میکردیم.
اما مسئله آن است که خاتمی هرگز توانایی این کار را ندارد. خاتمی جذبه، قاطعیت و نفوذ کلامی را که باید یک چنین فردی در چنین جایگاه فرضی داشته باشد، ندارد.
نزدیکترین دوستان و یاران محمد خاتمی هم بعضا به حرفهای او وقعی نمینهند و کلا حرفهای او را خالی از محل اعراب میدانند. کم نیستند اصلاحطلبانی که معتقدند از علل ناکامی طرحهایشان در پروژه اصلاحات، ضعف، کارشکنیها و ناتوانیهای محمد خاتمی بوده است.
با تمام دلایلی که در ناتوانی محمد خاتمی در طی این مسیر برشمردیم و با وجود تمامی اختلافات و 72 ملت بودن دومخردادیها، نباید از کنار این مساله به آسانی گذشت.
تاریخ گواه این است که گروههایی که در مسیر حق، طی طریق نمیکنند و این مطلب را خودشان هم میدانند، در مواقع حساس، به راحتی اختلافهای خود را فراموش میکنند و دست در دست هم مینهند.
کسانی بر مسیر حق نمیروند، بسیار راحتتر از کسانی که در مسیر حقاند، به وحدت و یکپارچگی میرسند و در کنار هم میایستند.
مساله ما در رابطه با اصلاحطلبان هم همین است. با وجود آنکه اصلاحطلبان تا اتحاد، فاصله بسیار زیادی دارند و خاتمی آن قابلیتها را ندارد، اما نباید مانند کبک سرمان را زیر برف کنیم و خوش باشیم که آنها به اتحاد نمیرسند و فاصله آنها از قدرت و صحنه اجرایی کشور، خیلی دور است.
این را باید به خاطر داشته باشیم که محمد خاتمی، با تمام ناتوانیها و کمبودهایش، شخص مبهم و مرموزی است.
شخصی به بزرگی یک علامت سوال
بازدید دیروز: 10
کل بازدید :1090871
نه شکوفه ای نه برگی نه ثمر نه سایه دارم همه حیرتم که دهقان به چه کار کشت ما را
حمایت های رهبری از دولت
مثل منافقان در قران
خطبه های بی نظیر
اصلاحاتیان
رهبری
متفرقه های جذاب
مصباح
کاریکاتور
احمدی نژاد
دنیا و حب الدنیا
رفسنجانی
احمدی نژاد 2
متفرقه های جذاب 2
ولایت
اصلاحاتیان
مذهبی
خاتمی
اصلاحاتیان
کارگزاران
جاسوس
منافقان
انتخابات
دولت نهم
مجلس
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
ریاست جمهور
رجانیوز
افشا گری
افشا گری
بیداری 57
خاتمی نیوز
مسعود ده نمکی
طنز های سیاسی (اکینا)
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
نوشته های یک کج و معوج
گذری بر سیاست خارجی
نوشته های یک روزنامه نگار
نشریه دانشجویی ایران 1404
جوانان عدالتخواه و تحولگرا
دولت اسلامی-اعجاز نهم
مصائب احمدی نژاد
علیرضا احمدی نژاد
روزنامه دانشجویی
بچه های سوم تیر
خبرنگار مسلمان
سهیل کریمی
دست گرم تو
نسل خمینی
فصل آگاهی
خاکریزیسم
عقل سرخ
حریم یاس
صدای ما
عطشان
شب بو
تا آخر
نگرانی
بحر
دیده بان
مهراوه من
روزنتیگ های ...
آرمانشهر
فارس
خمینیسم
کیان
سیطره
نسل بیدار
ققنوس
خبرهای ضد اسلامی و ضد ایرانی
تحلیل سیاسی
موسسه پژوهش های سیاسی
روز نوشت های دانشجوی مسلمان
بیم موج
عدالت جو
محراب اندیشه
سپهر نیوز
مهر
انصار نیوز
جهان نیوز
نادر گنجی
نو اندیش
نوسازی
الف
واژگون
بسیج جهانی
رایگاه
قاسم
شیعه
قدس
خدمت
عصر ایران
این روزها
دریچه
رهپویان وصال
تابناک
این روز
تیک نیوز
عیاران
دیدار
گل آقا
موج
واحد مرکزی
رسا
شانا
خبرنگاران
اسراء
پانا
آفتاب
نوروز
ایرنا
برنا
بولتون
قطره
جامعه
majlese8
hawzah
jameeh
mellat.majlis
parlemaneh8
partosokhan
مستقل
عدالتخواهی
نقطه
انصار حزب الله
تدوین مطالعات
اصولگرایان
شریف