...خسته شدم از دست شماها. تو وديگراني كه معلوم نيست با چه هدف و چه نيتي شروع به تخريب افراد كرديد. عكس رهبر را مي گذاري و با حماقتي تمام چنين مطالبي را مي نويسي. من يك معلم هستم . دلم فقط به حال مردم بيچاره‏اي مي سوزد كه قدم به قدم و نفس به نفس انقلاب و امام و ياران انقلاب ، مظلومانه و استوار همه چيزشونو گذاشتند. نمي دونم تو اصلن مي فهمي كه از يه خانواده 3 نفر نوجوان و جوان شهيد بشن يعني چي؟! تو مي فهمي كه خيلي‏ها بخاطر انقلاب و امام و رهبر و شهداء و هزارچيز ديگه استخوان تو گلو دارند و سكوت مي كنند تا ديگران سوء استفاده نكنند سعني چي؟! اگه هاشمي و امثال اون هم به خيال تو مشكل دارند پس به كي اعتماد ميشه كرد به تويي كه معلوم نيست كه كي هستي و چه سهمي تو اين انقلاب و مملكت داري. در سالي كه رهبر انقلاب اونو به سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي نامگذاري كرد تو مثلاً مدعي رهبري خيلي به اين اتحاد كمك مي كني!!! فقط خواهش مي كنم عنوان ولايت و عكس رهبري رو از اين وبلاگ بر دار و اون بيتي رو كه در قسمت " درباره خودم نوشتي" با خودت هزاربار زمزمه كن و بدون كه آدم بي شكوفه و ثمر و سايه فقط مي تونه يه علف هرز باشه ولاغير. البته امر بر شما و ديگران مشتبه نشه كه من در دفاع از هاشمي رفسنجاني اينها رو نوشتم من در دفاع از خونهاي هزاران جواني كه فداي اين انقلاب و آرمان هاي انقلاب و امام شد اين حرفها رو نوشتم .