8 امام - ولایت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با دانش، به حکمت پی برده می شود . [امام علی علیه السلام]
امام - ولایت
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • دشمن‏شناسی امام

     یکی از این ویژگیهای حضرت امام، فراست و دقت فطری امام در شناخت دشمن و حربه‏ها و راهبردهای اوست.

    در پرتو این ویژگی است که امام دشمن اصلی و خطر عمده را در مراحل مختلف حیات سیاسی خویش باز شناخت و متناسب با آن به مقابله با توطئه‏ها و دسیسه‏های دشمن همت گماشت و در دام مشغولیت‏با مسائل حاشیه‏ای و فرعی و فراموشی دشمن اصلی گرفتار نیامد و متقابلا تکیه‏گاهها و نقاط قابل اتکا و اعتماد و مراکز و منابع تامین نیرو و امکانات جبهه اسلام و انقلاب را در مقابله با دشمن بخوبی شناخت و از تمامی آن امکانات بدرستی سود جست. درک اهمیت مسئله فرهنگ در معنای عام و گسترده آن و جایگاه عظیم جبهه فرهنگی در صحنه مبارزه همه جانبه حق و باطل بویژه در شرایط امروزین جهان از مصادیق بارز این تیزبینی و دقت نظر ایشان است.

    از میان گستره مسائل فرهنگی، شناخت اهمیت نقش دانشگاهها و قشر دانشگاهیان اعم از استادان و دانشجویان و به طور کلی حاملان و مسلحان به سلاح دانش و تخصص و صاحبان فکر و اندیشه که مغز متفکر جامعه را تشکیل می‏دهند و در این معنا طبعا در برگیرنده هر دو قلمرو حوزه و دانشگاه و روحانی و دانشگاهی است از برجستگی خاصی برخوردار است.

    امام در تدارک و آرایش نیروهای جبهه انقلاب در مقابل استکبار، از یک سو شناخت دقیق و درستی از فرزندان و سربازان بالقوه و بالفعل انقلاب در این قشر به دست می‏دهد و از سوی دیگر لغزشگاهها و خطرات ناشی از نفوذ و سلطه دشمن از این دریچه را بخوبی تشخیص می‏دهد. در جای جای سخن امام، مسئله تامین و تربیت نیروی انسانی خود یافته و دارای اعتماد به نفس و مسلح به دانش و تخصص و مبرا از خودخواهیها و نفس پرستیها به عنوان اصلیترین عامل ایجاد، بسط، تداوم و صیانت انقلاب رخ می‏نماید. صراحت، تکرار و تاکیدات حضرت امام در این زمینه تا به حدی است که لااقل در شرایط فعلی و برای این نسل، نیازی به ارائه موارد و نمونه‏های آن نیست.

    از همین زاویه نگرش است که اصولا امام مسئله دانشگاهها را حتی در بحرانی‏ترین شرایط جنگ تحمیلی، از اهم مسائل کشور معرفی می‏نمایند و در تاریخ 19/9/64 خطاب به اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی می‏فرمایند: "ما جنگ داریم، جنگ چیز مهمی نیست، حل می‏شود. . . اما مسئله دانشگاه یک مسئله فوق‏العاده است. "

    در همین راستا، امام نسبت‏به راههای نفوذ و شیوه‏ها و مکانیسمهای تسلط دشمن بر دانشگاهها که نهایتا به سلطه همه جانبه بر کشور می‏انجامد، حساسیت و تیزبینی ویژه‏ای داشتند و مسئله اعزام دانشجو به خارج را از این نقطه نظر مورد مداقه قرار دادند. ایشان در فرصتها و موارد متعدد این نکته را یادآور می‏شوند که خارجیها و بیگانگان بنا ندارند جوانان و فرزندان ملتهای مسلمان و جهان سوم را که برای تحصیل به آنها رو می‏آورند با دست پر برگردانند و به همین لحاظ نوعا نسبت‏به اصل این سیاست‏با نوعی تردید نگریسته، تاکید بر مراکز داخلی و بسط و توسعه آنها را به نحوی که ما را از خارج بی‏نیاز کند، مورد نظر داشته‏اند. به عنوان نمونه می‏توان به موارد زیر اشاره کرد.

    "
    جوان عزیز ما که سرمایه‏ها میهن هستند باید بدانند که رفتن به غرب و شرق برای آموختن علوم مختلف، آنان را از رسیدن به مقصود که استقلال و آزادی است‏باز می‏دارد و وابسته‏شان خواهد نمود.

    باید به خود تلقین کنیم که در غرب هیچ خبری جز عقب نگه داشتن ما از قافله تمدن و تعالی نیست
      "

    ". . . در خارج به جوانان ما درس اساسی نمی‏دهند. . . این طرز تفکر که غیر از خارج در جای دیگر نمی‏شود تحصیل کرد امری است‏باطل چرا که با اینگونه تبلیغات می‏خواهند جوانان ما را به خارج بکشند و با تفکر خودشان به ایران برگردانند."

    در موارد معدودی نیز که با توجه به واقعیتها و ضرورتها، اساس اعزام دانشجو به خارج را نفی نفرموده‏اند، اصل نفی سلطه و بیگانه ستیزی و هوشیاری در قبال دریچه‏های سلطه جویان را در این مقوله دقیقا مورد عنایت قرار داده، اعزام دانشجو به کشورها و مراکزی که قصد سلطه بر کشور ما را دارند منع نموده‏اند. ایشان می‏فرمایند:

    "ما باید فکری بکنیم که جوانهای ما در همین جا خوب تحصیل بکنند و بر فرض احتیاجی به خارج رفتن باشد، به کشورهایی بروند که استعماری نباشد و طمع اینکه ما تحت‏سلطه آنان باشیم نداشته باشند. . .

    استفاده از علوم و گرفتن آن از دیگران مانعی ندارد ولی باید توجه داشت که از جایی علوم را بگیریم که نخواهند ما را منحرف کنند. "

    "دانشجویان متعهد را در کشورهایی که صنایع بزرگ پیشرفته را دارند و استعمار و استثمارگر نیستند بفرستند و از فرستادن به امریکا و شوروی و کشورهایی که در مسیر این دو قطب هستند احتراز کنند."

    صحت و دقت مواضع امام در این زمینه هنگامی روشن تر می‏شود که با مراجعه به اسناد لانه جاسوسی نقطه نظرات دشمن و انتظارات امریکا، سمبل و سردمدار قدرتهای استکباری و مصداق بارز قدرتهایی که قصد سلطه بر کشور ما را دارند باز یابیم.

    بررسی کلی این اسناد حاکی از آن است که
    "سباقه تحصیلات در امریکا" یکی از کلیدیترین اطلاعاتی است که از نظر تنظیم‏کنندگان این اسناد می‏تواند معرف علاقه و تمایل افراد ایرانی به داشتن حسن رابطه با امریکا تلقی گردد. به طوری که در آن قسمت از اسناد، که به توصیف خصوصیات افراد یا بیان بیوگرافی اشخاص اختصاص دارد، تقریبا در مورد همه تحصیلکرده‏های امریکا، از سوابق تحصیلی و اقامت آنها در امریکا به عنوان یک خصوصیت مثبت و قابل اتکا و اطمینان در هت‏حفظ منافع آن کشور یاد شده است.

    به عنوان مثال در اسناد متعددی که موضوع آن معرفی و شرح ملاقاتها و اقدامات یکی از سران دولت موقت است مکررا به موضوع تحصیلات و اقامه او در امریکا اشاره می‏شود و این موضوع حتی در معرفی بسیار خلاصه و پنج‏سطری که از این فرد به عمل می‏آید، جای ویژه و مهمی را به خود اختصاص می‏دهد.

    به طوری که هنگام معرفی این فرد به عنوان سفیر ایران در کشورهای شمال اروپا، به رسم معمول دیپلماتیک، شرح مختصری از خصوصیات و ویژگیهای این مامور سیاسی، از طرف سفارت امریکا در ایران تهیه و به سفارت امریکا در محل خدمت او ارسال می‏شود تا ماموران سفارت امریکا در آن کشور شناخت لازم را درباره این فرد داشته باشند. در این گزارش مختصر پنج‏سطری که همه خصوصیات و اطلاعات مورد نیاز برای معرفی یک سیاستمدار برجسته را دربرمی‏گیرد، یک سطر به سابقه تحصیل و سکونت او در امریکا اختصاص داده می‏شود.

    در یک مورد دیگر، سابقه سکونت‏یک وزیر ایرانی بعد از انقلاب اسلامی که تحصیل کرده امریکا بوده است، به عنوان عامل تمایل او به برقراری رابطه تجاری ایران با امریکا یاد می‏شود. به طوری که در سند آمده است " (نام وزیر) . . . او مدتها در امریکا به سر برده، روی این حساب برقراری روابط بازرگانی بین دو کشور را تایید خواهد کرد."

    در یکی از اسناد، از سابقه آموزش بسیاری از فعالین سیاسی ایران در امریکا به عنوان عامل مساعد در خوش‏بینی امریکا نسبت‏به مناسبات مساعد بین دو کشور یاد می‏شود. اگر به زمان تنظیم این سند که 27/12/57 یعنی حدود یک ماه بعد از پیروزی انقلاب بوده است دقت نماییم متوجه می‏شویم که این قدرت استکباری حتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و نابودی رژیم دست نشانده‏اش در ایران، تا چه پایه چشم امید به دانشجویان ایرانی تحصیلکرده در امریکا دوخته بوده است. متن سند بدین صورت است:

    "بدون شک بسیاری از ایرانیان باهوش و فعالین سیاسی در ایالات متحده آموزش دیده‏اند. ما تصور میکنیم که احتمالا به‏علت این آموزش، مناسبات مساعدی بین ایالات متحده و ایران در پیش است"

    در سندی دیگر ضمن شرح جریان ملاقات با یکی از وزرای ایران بعد از انقلاب و در شرایطی که فضای جامعه مملو از شعارها و موضعگیریهای شدید ضد امریکایی بوده است، تنظیم کننده سند، از فضای ملایم و بدون لفاظی حاکم بر مذاکرات بین کاردار امریکا و وزیر ایرانی با خرسندی یاد می‏کند و آن را همان وضعیت مورد انتظار از یک تحصیل کرده امریکایی می‏داند.

    "رویهم رفته مذاکرات در فضای ملایم و بدون لفاظی صورت گرفت. چنانکه از یک اهل علم و سواد می‏توان انتظار داشت و کسی که در دانشگاههای امریکا تحصیل کرده است.

    اسناد فوق بیانگر توقع و انتظار بیگانگان از ایرانیان تحصیلکرده در آن کشورهاست.

    براستی آمریکا چه انتظار و توقعی از دانشجویان ایرانی در آمریکا دارد که در اوج تسلط همه جانبه بر ایران و در شرایطی که چند ده هزار دانشجوی ایرانی در آمریکا به سر می‏برند و دانشگاههای آمریکا بر دانشگاههای داخلی ما نیز نظارت و نفوذ دارند، هنوز جذب دانشجویان ایرانی به آمریکا در ردیف اهداف و برنامه‏های درجه اول سفارت آن کشور در ایران قلمداد می‏شود؟

    محتوای این اسناد که خواست درونی و تمایل باطنی آمریکا را در عریان‏ترین وجه آن به ما نشان می‏دهد، بیانگر این است که امام با تیزبینی و هوش سیاسی و فطرت سالم خود گویا دقیقا از قبل، این تمایلات و انتظارات را دریافته و با آگاهی کامل از منویات دشمن به مقابله با آن برخاسته و به خنثی‏سازی آن همت گماشته است.

    باشد که این مشی امام، راهنما و راهبرد نظام و مسئولان جمهوری اسلامی در مواجهه با دشمن و مقابله با تهاجم فرهنگی غرب قرار گیرد و با غلبه روحیه خود باوری و اعتماد به نفس و از طریق تکیه و تاکید بر مراکز داخلی و گسترش آنها دشمن را از دستیابی به آرزوهایش مایوس کنیم و در مواردی که بناچار و ضرورتا باید موقتا دانشجو به خارج اعزام نماییم، در انتخاب کشور محل تحصیل دقت نماییم تا آنها را در کانونهای فساد و توطئه علیه اسلام و انقلاب قرار ندهیم.



    سید ::: سه شنبه 86/8/29::: ساعت 4:25 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    ها ای مطلقه « ولایت مطلقه فقیه » یعنی چه ؟

    بر خلاف افکار پریشان سست عنصران سطحی نگری دوم خردادی همچون محسن کدیور «در کتاب نظریه های دولت در فقه شیعه» کلمه مطلق را امام برای اولین بار اختراع نکرد، کاربرد این کلمه در بین فقها رایج است، که صد البته امام خود تمام ابعاد «ولایت مطلقه فقیه » را تمام و کمال و روشن شرح و بسط داده اند. مطلقه در «ولایت مطلقه فقیه »مبانی فلسفی کلامی وفقهی خاص خود را دارد و با مطلقه مصطلح در فلسفه سیاست (اعمال قدرت نامحدود شخصی و بی ضابطه ) زمین تا آسمان فرق دارد و فقط اشتراک لفظی دارند همینو بس.

    بعضی خیال می کنند که «ولایت مطلقه فقیه » یعنی فعال ما یشاء یعنی دولت مطلقه سلتنتی بدون حساب و کتاب وبا مصونیت کامل، در صورتی که این خیالی بیش نیست چون فعال ما یشاء فقط خداست که سوال نمی شود " لا یسئل عما یفعل" ولایت فقیه فقط و فقط در در چار چوب احکام و شریعت اسلام است ، اطاعت مطلقه هم تنها و تنها در چارچوب قوانین الهی معنا و مفهوم پیدا می کند و حتی پیامبر نیز مظف به پیروی از شریعت است، " ثم جعلناک علی شریعت من الامر فاتبعها " تو را بر شریعت حقی قرار دادیم از آن پیروی کن ( جاثیه 18) .

    ولی فقیه، عالی ترین مقام حکومتی، هیچ گونه امتیاز شخصی و برتری ذاتی در مسئولیت حقوقی کیفری ندارد ولی در عین حال دارای اختیاراتی ست که دست او را در اداره حکومت باز می گذارد.

    ولایت فقیه را در چارچوب قوانین الهی " فرعی و ثانوی و حکومتی " «ولایت مطلقه فقیه » نامند. که با وجود این نوع ولایت دولت و ملت اسلامی هیچگاه به بن بست بر نمی خورد، همان که امام فرمود " فقه تئوری اداره انسان از گهواره تا گور است " .

    فقیهان گاهی از کلمه « مطلقه » و گاهی از « عامه » برای تبیین اختیارات ولی فقیه استفاده میکنندکه هیچ گونه تفاوتی در عناصر و ارکان «ولایت مطلقه فقیه » و «ولایت عامه فقیه » وجود ندارد.



    سید ::: چهارشنبه 86/6/21::: ساعت 8:54 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    این فرموده امام که «میزان رأی ملت است» یعنی چه و محدودة آن کجا است؟

    برخی از افراد ( به اخص آقای معین و اطرافیان و عموما تمام دوم خردادی ها) به هنگام بحث از مشروعیت نظام اسلامی از دیدگاه حضرت امام (ره) گویا فقط یک جمله از ایشان به یاد دارند و آن همین است که آن بزرگوار فرموده است «میزان رأی ملت است». در این رابطه و به منظور توضیح منظور حضرت امام از این جمله لازم است چند نکته را بیان کنم:

    اولاً، حتی اگر بپذیریم که این جمله دربارة معیار مشروعیت نظام اسلامی است، اما حضرت امام در طول عمر مبارکشان فقط یک بار این جمله را بیان کرده‌اند؛ و در مقابل بارها و بارها با بیان‌های مختلفی اصالت قوانین اسلامی و میزان بودن آنها را گوشزد کرده‌اند. نباید اعمال و رفتارمان مصداقی برای (( نؤمن ببعض و نکفر ببعض )) باشد. اگر این جمله را ناظر به بحث مشروعیت بدانیم نه تنها با صدها سخن دیگر او که بر میزان بودن احکام اسلامی تأکید کرده‌اند، مثل آنجا که می‌فرماید: «میزان احکام اسلام است» (صحیفة نور، ج19، ص193، 8/5/64) در تعارض خواهد بود، بلکه با سراسر زندگی حضرت امام و نظام فکری و عقیدتی او ناسازگار خواهد بود. بنابراین عقل اقتضا می‌کند که «میزان رأی ملت است» را ناظر به بحث مقبولیت نظام سیاسی و جملاتی نظیر «میزان احکام اسلام است» را ناظر به بحث مشروعیت نظام سیاسی اسلام بدانیم.

    ثانیاً، هر چند این جمله از حضرت امام صادر شده است و هیچ کس در آن تردیدی ندارد؛ اما تا قبل از دهة اخیر هرگز به مخیلة کسی خطور نکرده‌ بود که منظور امام از این جمله، بیان معیار حقانیت و مشروعیت حکومت اسلامی باشد. در عین حال، برخی از نویسندگان این جمله برداشت خلاف واقع را آنقدر تکرار کردند که حتی امر را بر برخی از یاران امام مشتبه کردند و آنان نیز گمان کردند که حضرت امام با این جمله خواسته‌اند معیار مشروعیت و حقانیت نظام اسلامی را بیان کنند! در حالی که به هیچ وجه منظور امام چنین چیزی نبوده است. و بدون تردید هر کسی که چنین فهمی از این گفته داشته باشد، خواسته یا ناخواسته سخن حضرت امام را تحریف نموده است.کافی است یک بار به آن سخنرانی حضرت امام که این جمله در آن به کار رفته است مراجعه کنیم تا به وضوح دریابیم که نه تنها منظور حضرت امام این نیست که معیار مشروعیت نظام اسلامی وابسته به رأی اکثریت است، بلکه کاملاً عکس آن را منظور دارند و کراراً در همین سخنرانی تأکید می‌کنند که معیار مشروعیت، اسلامیت است و نه جمهوریت. امام هم قبل از این جمله و هم بعد از آن کراراً‌ تأکید می‌کند که ما می‌خواهیم اسلام حکومت کند و در عین حال، مردم آزادند که به این خواسته رأی بدهند یا رأی ندهند و هر رأیی را که آنها بدهند گردن می‌نهیم، اما اگر مخالف اسلام و قرآن باشد آن را مشروع نمی‌دانیم.

    بخش‌هایی از این سخنرانی را که این جمله در آن به کار رفته است را بریتان می گذارم و قضاوت را هم بر عهدة خودتان. حضرت امام در سخنرانی خود در جمع پرسنل نیروی هوایی در تاریخ 25 خرداد 1358 چنین می‌فرماید:

    «... بیدار باشید برادران! دشمنان خودتان را بشناسید. می‌خواهند نگذارند قانون اساسی بر طبق آنطوری که اسلام حکم می‌کند تصویب شود. باید حقوق‌دان‌های غربی نظر بدهند؟ ... یا غربزده‌ها بیایند نظر بدهند؟ حقوقدان اسلامی ما می‌خواهیم، و این حقوقدان‌ها، اسلام را نمی‌دانند یعنی چه! ... هر وقت ما خواستیم قانون اساسی جمهوری یا جمهوری دمکراتیک را تدوین کنیم، ... شما آقایان روشنفکر غربی، صلاحیت دارید که نظر بدهید. لکن ما هر وقت خواستیم قانون اسلامی بنویسیم، خواستیم مسائل اسلام را طرح بکنیم، شما صلاحیت ندارید. ... شما اطلاعی نه از قرآن دارید و نه از سنت دارید و نه از اسلام. و ما به شما اجازه نمی‌دهیم که دخالت در معقولات کنید. ... شما نمی‌خواهید یک قانون اساسیِ اسلامی باشد. ... ولی ملت اسلام، ملت ایران، نمی‌تواند تابع هوای نفس شما باشد؛ نمی‌تواند قرآن را کنار بگذارد و قانون اساسی غربی را قبول کند .... ما به اشخاصی که اطلاع ندارند از قوانین اسلام، ... اجازه نمی‌دهیم که دخالت در این امور بکنند. بله، حق رأی دارند؛ رأی بدهند که اسلام نه؛ چنانکه دادند. مختارند که رأی بدهند؛ ... ما بعد از این که ... به نظر خبرگان اسلامی رسید، به نظر روحانی اسلامی رسید ... باز هم در افکار عمومی می‌گذاریم، خود ملت میزان است. ... خود ملت حق ندارد رأی بدهد، لکن وکیل ملت حق دارد؟! این چه غلطی است!‌ ... یک نفر چه حقی دارد برای 35 میلیون جمعیت رأی بدهد؟ پنجاه نفر- ششصد نفر چه حقی دارد برای یک ملت 35 میلیونی رأی بدهد؟ این حق برای این است که شما می‌خواهید رأی بدهید. رأی شماست. میزان، رأی ملت است. ملت یک وقت خودش رأی می‌دهد یک وقت یک عده‌ای را تعیین می‌کند که آنها رأی بدهند: آن در مرتبة دوم صحیح است. ... بهانه را کنار بگذارید؛ از خدا بترسید؛ با ملت شوخی نکنید؛‌ رأی مردم را هیچ حساب نکنید؛‌ مردم را به حساب بیاورید. ما حتماً باید تابع طرح‌های غربی باشیم؟ اسلام راکار نداریم؟ غرب هر چه بگوید تابع آن هستیم؟ غرب تا حالا همین بساط بود که بود. ... قانون اساسی را هم آنها بنویسند؟ آنها رأی بدهند؟ غربزده‌ها رأی بدهند؟ میزان شما هستید. .... ما می‌گوییم که مردم خودشان افرادی را تعیین کنند که این قانون اساسی که نوشته شده است بیایند ببینند؛ هر رأیی دارند، ‌هر طرحی دارند بدهند؛ می‌خواهد این رأی‌ها رأی‌های مخالف با قرآن باشد، می‌خواهد موافق. منتها ما مخالف‌هایش را قبول نمی‌توانیم بکنیم؛ و شما هم دنبال این هستید که این کار را بکنید. ... آقایان می‌گویند که ملت بی‌اطلاع است!‌ من می‌گویم شما هم بی‌اطلاع هستید. ... برای این که در اینجا اطلاعات اسلامی می‌خواهد و بعضی از شما اصلاً اطلاع ندارید. بعضی از شما نمی‌داند نماز چند تاست! ...

    مسألة اصلی که حالا باید شمای ارتشی، من طلبه، مراجع عظام، علمای اعلام، دانشگاهی، بازاری، دهقان، اداری، کارمندها، همه به آن توجه بکنند، این است که این قانون اساسی، که اساس اسلام را ما می‌خواهیم پیاده بکنیم، این قانون اساسی درست بشود. .... امروز بعضی از اشخاص در این مملکت می‌خواهند نگذارند اسلام تحقق پیدا بکند. ... من از همه می‌خواهم،‌ من التماس می‌کنم به ملت ایران، من دست ملت ایران را می‌بوسم، اسلام را می‌خواهند ببرند.» (صحیفة نور، ج8، صص169-176؛ 25/ خرداد/ 1358)

    آیا هیچ عقل سلیمی به خود اجازه می‌دهدکه این سخن امام را در این بافت و سیاق به این صورت تفسیر کند که مشروعیت و حقانیت حکومت اسلامی وابسته به رأی اکثریت است؟ ! بنده هیچ تردیدی ندارم که منظور امام از این جمله بیان تأثیر خواست و ارادة مردم در تحقق احکام اسلامی بوده است و نه در حقانیت و مشروعیت نظام سیاسی اسلام. و روشن است که رأی مردم در تحقق حکومت اسلامی تأثیر صددرصدی دارد. اگر مردم خواهان حکومت اسلامی نباشند هیچ کس مجاز نیست که با زور و استبداد حکومت اسلامی را بر آنان تحمیل نماید.



    سید ::: سه شنبه 86/6/20::: ساعت 6:33 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 34
    بازدید دیروز: 10
    کل بازدید :1090856

    >> درباره خودم <<
    امام - ولایت
    سید
    نه شکوفه ای نه برگی نه ثمر نه سایه دارم همه حیرتم که دهقان به چه کار کشت ما را

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    امام - ولایت

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لینک دوستان<<
    رهبری
    ریاست جمهور
    رجانیوز
    افشا گری
    افشا گری
    بیداری 57
    خاتمی نیوز
    مسعود ده نمکی
    طنز های سیاسی (اکینا)
    مرکز اسناد انقلاب اسلامی
    نوشته های یک کج و معوج
    گذری بر سیاست خارجی
    نوشته های یک روزنامه نگار
    نشریه دانشجویی ایران 1404
    جوانان عدالتخواه و تحولگرا
    دولت اسلامی-اعجاز نهم
    مصائب احمدی نژاد
    علیرضا احمدی نژاد
    روزنامه دانشجویی
    بچه های سوم تیر
    خبرنگار مسلمان
    سهیل کریمی
    دست گرم تو
    نسل خمینی
    فصل آگاهی
    خاکریزیسم
    عقل سرخ
    حریم یاس
    صدای ما
    عطشان
    شب بو
    تا آخر
    نگرانی
    بحر
    دیده بان
    مهراوه من
    روزنتیگ های ...
    آرمانشهر
    فارس
    خمینیسم
    کیان
    سیطره
    نسل بیدار
    ققنوس
    خبرهای ضد اسلامی و ضد ایرانی
    تحلیل سیاسی
    موسسه پژوهش های سیاسی
    روز نوشت های دانشجوی مسلمان
    بیم موج
    عدالت جو
    محراب اندیشه
    سپهر نیوز
    مهر
    انصار نیوز
    جهان نیوز
    نادر گنجی
    نو اندیش
    نوسازی
    الف
    واژگون
    بسیج جهانی
    رایگاه
    قاسم
    شیعه
    قدس
    خدمت
    عصر ایران
    این روزها
    دریچه

    رهپویان وصال
    تابناک
    این روز
    تیک نیوز
    عیاران
    دیدار
    گل آقا
    موج
    واحد مرکزی
    رسا
    شانا
    خبرنگاران
    اسراء
    پانا
    آفتاب
    نوروز
    ایرنا
    برنا
    بولتون
    قطره
    جامعه
    majlese8
    hawzah
    jameeh
    mellat.majlis
    parlemaneh8
    partosokhan
    مستقل
    عدالتخواهی
    نقطه
    انصار حزب الله
    تدوین مطالعات
    اصولگرایان
    شریف


    >>لوگوی دوستان<<


    >>لیست تمام یادداشت ها<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >> پیوندهای روزانه <<