رویکرد جدید افراطیون |
اگر چه سیاست های پرطمطراق جراید و سایت های خبری جریان ضد اصولگرا از آغاز تا کنون عهده دار فضاسازی مناسب برای توجیه فعالیت های آنان و نیز حمله همه جانبه به سیاست های جناح مقابل بوده است اما فرا رسیدن ایام انتخابات اقتضای آن داشت تا با نوعی طرح ریزی جدید، امکان فایق آمدن بر فضای تبلیغاتی کشور فراهم گردد. طرح ریزی ای که در دو محور درونی و بیرونی برای جبهه دوم خرداد می توانست تعیین کننده باشد. بررسی منطقی فرآیندهای موجود به صدق این مدعا گواهی خواهد داد که در جبهه بیرونی، اصلاح طلبان موقعیت شکننده ای دارند. چرا که از یک سو تجربه مجلس ششم و دولت خاتمی در نگاه مردم تصویری کاملاً منفی و شکست خورده از اصلاحات برجای گذاشته است؛ تصویری که هرگز قابل اغماض نیست. در نگاه مردم، اصلاح طلبان شعارهایی دادند که خود بدان پایبند نبودند و آن سال ها را تنها هزینه منافع حزبی خویش کردند.برخی چهره های این جریان نیز سیاست های اصلی را در راستای احیای همین آبروی بر باد رفته ترسیم کرده اند و رسما بر شکست در آن دوره صحه گذاشته اند. از سوی دیگر عملکرد موفق دولت نهم در شکست اسلوب کهنه و فرسوده گذشته، سفرهای استانی و ارتباط نزدیک و تنگاتنگ با مردم، پیروزی چشمگیر در پرونده هسته ای کشور، احیای فضای پاسخگویی، اهتمام و توجه جدی به مناطق محروم کشور، توزیع سهام عدالت، تلاش برای ایجاد تحول در نظام اقتصادی و ساختارهای کلان کشور، احیای عنصر عزتمداری در معادلات دیپلماتیک و... فضای مثبتی را به نفع جریان اصولگرا در جامعه ایجاد نموده است. مردم تصور می کنند که دولت همه هم و تلاش خویش را در راستای خدمت به کار بسته و آنانی که لب گود نشسته و تنها نق می زنند، کارنامه عملکردشان به اندازه کافی گویای میزان حسن نیتشان می باشد. فی الواقع مردم دولت را از خودشان می دانند. از این رو، در جبهه بیرونی یعنی فضای عمومی جامعه، اصلاح طلبان جایگاه قابل اعتنایی ندارند. در جبهه داخلی نیز تقابلی میان دو جریان اعتدالگرا و تندرو در جبهه دوم خرداد آغاز شده است. تندرو ها از یک سو داعیه میدانداری دارند و چهره های اعتدال گرا را حاشیه ای لقب می دهند و خواستار عقب راندن آنها هستند و از سوی دیگر همان سیاست ها و شعارهای تجربه شده خود را در دستور کار دارند. این 2 عامل، شکاف در جبهه دوم خرداد را عمق بخشیده است. در قبال این وضع نابسامان، جهت گیری جدید و فضاسازی جدی تری نیاز بود تا کشتی به گل نشسته اصلاحات بار دیگر بتواند به موج افکار عمومی بنشیند. در این راستا در چندین سطح طرح ریزی مورد توجه قرار گرفته است. سفرهای خاتمی به شهرستان ها، حمله به دستاوردهای دولت و ناکار آمد جلوه دادن آن که (از سوی مقام معظم رهبری به لجن پراکنی تقریر شد)، طرح مسائلی خلاف واقع علیه دولت اعم از اخراج اساتید، آمارهای اقتصادی ساختگی، امنیتی جلوه دادن فضای سیاسی کشور، پر رنگ و قریب الوقوع نمایاندن مسئله حمله آمریکا به ایران، مانور بر روی روند صعودی قیمت مسکن و... در این راستا قابل ارزیابی است. اما این همه باز هم راه به جایی نبرد و عزمی جدید لازم بود؛ عزمی که بتواند فضاساز باشد که توجه همه محافل خبری را به خود جلب کند. با تخریب و تمسخرهای صریح تر اولین گام در این راستا برداشته شد؛ مصطفی تاج زاده به عنوان چهره ای سوخته و واجد پتانسیل بیان اظهارات ساختارشکنانه گفت: «... رئیس جمهور حتی حرف زدن هم بلد نیست و چنان صحبت می کند که گویی از اصول اولیه اداره کشور چیزی نمی داند…. وقتی خاتمی کنار رئیس جمهور فرانسه می ایستاد یک سر و گردن بالاتر بود و ما افتخار می کردیم اما امروز وقتی احمدی نژاد حتی کنار رئیس جمهور افغانستان می ایستد خجالت می کشیم که مبادا سخنی بگوید و آبرویمان برود.... » نوعی تشنج آفرینی، پرونده سازی و غوغاسالاری در گام بعد مورد توجه قرار گرفت. دستگیری هادی قابل عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت به عنوان بهانه مناسبی برای عمق بخشی به این جریان مطرح شد و اکنون تلاش طیف موسوم به اصلاح طلبان تندرو، بر پر رنگ کردن این مقوله متمرکز است. کسی که روزی در پی تائید صلاحیت معین در اظهاراتی تامل برانگیز گفته بود: «امروز معین را تحمیل کردیم و فردا بساط نظارت استصوابی را برمی چینیم!» تداوم این سری سیاست ها اعم از تخریب، تمسخر، تشنج آفرینی و غوغاسالاری آنچه را که مطلوب افراطیون است، از نگاه آنان فراهم خواهد آورد. از یک سو در جبهه بیرونی توجه مردم و محافل خبری به حیات اصلاحات جلب خواهد شد و مردم درخواهند یافت که هنوز اصلاحاتی هم هست! و از سوی دیگر در جبهه درونی تداعی نوعی توطئه علیه اصلاحات و غوغاسالاری ها فضا را برای وحدت فراهم خواهد آورد. اعتدالگرایان ادعاهای گذشته خویش را فراموش خواهند کرد و اسیر نمایشی خواهند شد که سناریوی آن را افراطیون نوشته اند. بدین ترتیب 2 معضل بزرگ افراطیون در 2 جبهه بیرونی و درونی لااقل تعدیل خواهد شد. غوغاسالاری و پروژه مظلوم نمایی به ویژه در مورد دستگیری هادی قابل در حالی کلید می خورد که آخرین بار این پروژه برآیند چندان مثبتی برای اصلاحات به دنبال نداشته است. این پروژه آخرین بار در مورد دستگیری رامین جهانبگلو به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و زمینه سازی انقلاب های مخملین در ایران مورد توجه قرار گرفت. آن روز هم این جریان، پیراهن عثمان مزبور را بهانه کرد تا جنبش دانشجویی را عروسک خیمه شب بازی منافع خویش کند و البته برای کسانی که جویای نام بودند فرصت مغتنمی بود! سناریو نوشته شد و داعیان روشنفکری و آزاد اندیشی بدون آنکه از عمق اتهامات و جرایمی که جهانبگلو بعداً به آن اعتراف کرد، خبری داشته باشند، متعصبانه کار خویش را شروع کردند؛ تا بلکه بتوانند از آن محملی برای مطرح ساختن خویش و احیای منافع خویش بسازند. البته جهانبگلو حتی اعتنایی به این قماش نداشت و بعدها در اعترافات خود حقایقی را بیان کرد که پادوهای بیگانگان در داخل کشور را به فکر فرو برد: «انگیزه انجام این کار از طرف من شاید به دلیل جاهطلبی روشنفکری بود، و یا اینکه روشنفکری باید جهانی باشد. من دلم میخواست جهانی باشم اما نه اینکه با یک مامور اطلاعاتی ارتباط داشته باشم... اقدام علیه امنیت ملی را به این صورت پذیرفتم که گفتم ارتباط با بیگانگان داشتم و در این زنجیره قرار داشتم. یعنی به این شکل که اتهام اقدام علیه امنیت ملی را پذیرفتم منتها با این عنوان که نمیدانستم آنچه انجام میدهم اقدام علیه امنیت ملی است» جهانبگلو که به میل خود به خبرگزاری ایسنا آمده بود در گام اول هرگونه نسبت خویش را با غوغاسالاران معرکه آن روز نفی کرد و از لغزش های خویش سخن گفت: «... لغزشی که برای من صورت گرفت نتیجهی چنین چیزی بود. البته آمادگی این امر نیز از طریق سازمانهای آمریکایی صورت گرفته بود. یعنی آنها مرا در مسیری قرار داده بودند که من آخرالامر متوجه شدم در این زنجیره افتادم... در کنفرانسهایی شرکت میکردم که ماموران اطلاعاتی و عناصر صهیونیستی هم در آنجا حضور داشتند. خیلی از ماموران اطلاعاتی آمریکایی یا اسراییلی دانشگاهیاند و در واقع در پشت یک چیزی خود را پنهان میکنند...» آن روزها در حمایت از جهانبگلو، اکبر گنجی سه روز اعتصاب غذا در داخل و خارج کشور اعلام کرده بود. اعتصابی که حتی با کم توجهی ایرانیان مقیم خارج از کشور و مدعیان داخلی اصلاحات روبرو شد. عمق فاجعه چنان بود که عباس عبدی با لحنی تند نسبت به حرکت گنجی اعتراض کرد: «اصلاً حرکتی انجام نگرفته. با جمع های 200-150 نفری حداکثر می توان یک کوچه بن بست را در تهران تصرف کرد... اصلاح طلبان همه گاف داده اند، اول باید بنشینند و گذشته را نقد کنند. اگر این کار را صادقانه انجام دادند، آن وقت می شود گفت در حال انجام دادن کاری هستند.» "با وجود این تجربه آیا اکنون غوغاسالاری و طرح پروژه نخ نمای مربوط به ماقبل تاریخ می تواند کاری از پیش ببرد؟" این سوالی است که باید افراطیون به آن پاسخ شفاف بدهند. آیا این بار هم بخشی از جریان دانشجویی بازیچه ماجراجویی های یک گروه خاص خواهد شد؟ آیا اعتدالگرایان اصلاحات باز هم بازی خواهند خورد؟ اینها سوالاتی است که پاسخ به آنها در این شرایط چندان ساده نیست. اما آنچه قطعی است ناکارآمد بودن این قبیل پروژه های فرسوده برای اعاده حیثیت از اصلاحات است. جریان ضداصولگرا تجربه تخریب های انتخابات ریاست جمهوری نهم را هم در انبان دارد. اگر خرد پیشه کنند در خواهند یافت که این دست تمسخرها و تخریب ها نتیجه ای کاملاً معکوس برایشان به دنبال داشته و خواهد داشت. در واقع اصلاحات در باتلاقی افتاده است که دست و پا زدن های این چنینی کار را برایش دشوارتر خواهد کرد. اگر نجات از این باتلاق تنها یک راه داشته باشد به نظر حرکت در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی و تسویه حساب جدی اعتدالگرایان که از مقبولیت بیشتری بین مردم برخوردار هستند، با تندروهای این جریان است. مهم در این مسیر قدرت چانه زنی هاست که آیا می تواند کلیت جریان را به نفع افراطیون مصادره کند یا خیر؟ |
بازدید دیروز: 10
کل بازدید :1090886
نه شکوفه ای نه برگی نه ثمر نه سایه دارم همه حیرتم که دهقان به چه کار کشت ما را
حمایت های رهبری از دولت
مثل منافقان در قران
خطبه های بی نظیر
اصلاحاتیان
رهبری
متفرقه های جذاب
مصباح
کاریکاتور
احمدی نژاد
دنیا و حب الدنیا
رفسنجانی
احمدی نژاد 2
متفرقه های جذاب 2
ولایت
اصلاحاتیان
مذهبی
خاتمی
اصلاحاتیان
کارگزاران
جاسوس
منافقان
انتخابات
دولت نهم
مجلس
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
ریاست جمهور
رجانیوز
افشا گری
افشا گری
بیداری 57
خاتمی نیوز
مسعود ده نمکی
طنز های سیاسی (اکینا)
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
نوشته های یک کج و معوج
گذری بر سیاست خارجی
نوشته های یک روزنامه نگار
نشریه دانشجویی ایران 1404
جوانان عدالتخواه و تحولگرا
دولت اسلامی-اعجاز نهم
مصائب احمدی نژاد
علیرضا احمدی نژاد
روزنامه دانشجویی
بچه های سوم تیر
خبرنگار مسلمان
سهیل کریمی
دست گرم تو
نسل خمینی
فصل آگاهی
خاکریزیسم
عقل سرخ
حریم یاس
صدای ما
عطشان
شب بو
تا آخر
نگرانی
بحر
دیده بان
مهراوه من
روزنتیگ های ...
آرمانشهر
فارس
خمینیسم
کیان
سیطره
نسل بیدار
ققنوس
خبرهای ضد اسلامی و ضد ایرانی
تحلیل سیاسی
موسسه پژوهش های سیاسی
روز نوشت های دانشجوی مسلمان
بیم موج
عدالت جو
محراب اندیشه
سپهر نیوز
مهر
انصار نیوز
جهان نیوز
نادر گنجی
نو اندیش
نوسازی
الف
واژگون
بسیج جهانی
رایگاه
قاسم
شیعه
قدس
خدمت
عصر ایران
این روزها
دریچه
رهپویان وصال
تابناک
این روز
تیک نیوز
عیاران
دیدار
گل آقا
موج
واحد مرکزی
رسا
شانا
خبرنگاران
اسراء
پانا
آفتاب
نوروز
ایرنا
برنا
بولتون
قطره
جامعه
majlese8
hawzah
jameeh
mellat.majlis
parlemaneh8
partosokhan
مستقل
عدالتخواهی
نقطه
انصار حزب الله
تدوین مطالعات
اصولگرایان
شریف